شمارهٔ ۲۵
سیمین ذقنا سنگدلا لاله عذارا
خوش کن به نگاهی دل غم پرور ما را
این قالب فرسوده گر از کوی تو دور است
القلب علی بابک لیلا و نهارا
آزرده مبادا که شود آن تن نازک
از بهر خدا چست مکن بند قبا را
من چون گذرم از سر کوی تو کز آنجا
یارای گذشتن نبود باد صبا را
خوش آنکه ز می مست شوی بی خبر افتی
پنهان ز تو من بوسه زنم آن کف پا را
گر هست چو مجمر نفسم گرم عجب نیست
اذ حبک قد اوقد فی قلبی نارا
جامی نکند جز هوس بزم تو لیکن
در حضرت سلطان که دهد بار گدا را
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سیمین ذقنا سنگدلا لاله عذارا
خوش کن به نگاهی دل غم پرور ما را
هوش مصنوعی: ای زیبا، با نگاهی دلانگیز و دلنشین، غمهای ما را که مانند لالههای نازک و لطیف هستند، تسکین بده.
این قالب فرسوده گر از کوی تو دور است
القلب علی بابک لیلا و نهارا
هوش مصنوعی: اگر این جسم خسته و پیر از راه تو دور باشد، اما قلبم دائماً به درگاه تو میزند، چه شب و چه روز.
آزرده مبادا که شود آن تن نازک
از بهر خدا چست مکن بند قبا را
هوش مصنوعی: ناراحت نباش که بدن لطیف او به خاطر خدا آسیب ببیند، پس در بستن لباسش دقت کن و بیپروا عمل نکن.
من چون گذرم از سر کوی تو کز آنجا
یارای گذشتن نبود باد صبا را
هوش مصنوعی: وقتی که از کنار کوی تو عبور میکنم، دیگر هیچ چیز توانایی عبور از آنجا را ندارد، حتی باد صبا.
خوش آنکه ز می مست شوی بی خبر افتی
پنهان ز تو من بوسه زنم آن کف پا را
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که بیخبر از خود، با خوشحالی از شراب مست میشود و در این حالت پنهانی، من به پای او بوسه میزنم.
گر هست چو مجمر نفسم گرم عجب نیست
اذ حبک قد اوقد فی قلبی نارا
هوش مصنوعی: اگر مانند آتش زنهای در دل من آتش افروختهای، تعجبی ندارد که نفسم در گرما و شور عشق تو باشد.
جامی نکند جز هوس بزم تو لیکن
در حضرت سلطان که دهد بار گدا را
هوش مصنوعی: فقط آرزو و هوس برگزاری بزم تو را دارد، اما در حضور سلطان، کسی چه ارزشی برای گدا قائل است؟