گنجور

شمارهٔ ۲۱۳

دلم چون داستان غم فرو ریخت
سرشک از دیده پر نم فرو ریخت
صبا آن زلف پر خم را برافشاند
دل صد بیدل از هر خم فرو ریخت
ز دردم هر که دم زد شرح آن را
سرشک لعل من در دم فرو ریخت
دل چاکم کزو پیکانت افتاد
چو ریشی دان کزو مرهم فرو ریخت
ملایک را چه سود از حسن طاعت
چو فیض عشق بر آدم فرو ریخت
ز محرومان نیابی ذوق آن درد
که بر جان و دل محرم فرو ریخت
اساس عشق محکم باد جامی
اگر بنیاد زهد از هم فرو ریخت

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم چون داستان غم فرو ریخت
سرشک از دیده پر نم فرو ریخت
هوش مصنوعی: دل من مانند داستانی پر از غم است که از چشمانم اشک چون باران بر زمین می‌ریزد.
صبا آن زلف پر خم را برافشاند
دل صد بیدل از هر خم فرو ریخت
هوش مصنوعی: نسیم موهای پیچ‌خورده‌ی زیبایی را به حرکت درآورد و دل‌های عاشقان را از هرخم و پیچ آن در هم ریخت.
ز دردم هر که دم زد شرح آن را
سرشک لعل من در دم فرو ریخت
هوش مصنوعی: هر کسی که از درد من صحبت کرد، اشک‌های گرانبهای من در آن لحظه بریخت.
دل چاکم کزو پیکانت افتاد
چو ریشی دان کزو مرهم فرو ریخت
هوش مصنوعی: دل من زخم خورده‌ای است که روح تو به آن افتاده و مانند ریشة درختی است که درمانش از بین رفته است.
ملایک را چه سود از حسن طاعت
چو فیض عشق بر آدم فرو ریخت
هوش مصنوعی: فرشتگان چه فایده‌ای از زیبایی اطاعت دارند وقتی که نعمت عشق بر انسان نازل شده باشد.
ز محرومان نیابی ذوق آن درد
که بر جان و دل محرم فرو ریخت
هوش مصنوعی: تنها کسانی که از نعمت محبت محرومند، نمی‌توانند لذتی را که از آن درد عمیق به جان و دل محرم می‌رسد، تجربه کنند.
اساس عشق محکم باد جامی
اگر بنیاد زهد از هم فرو ریخت
هوش مصنوعی: عشق باید به گونه‌ای باشد که حتی اگر پایه‌های عبادت و زهد از هم بپاشد، همچنان پابرجا بماند.