گنجور

شمارهٔ ۲۰

تا بر ورق گل زدی از مشک رقم‌ها
در وصف تو بشکست سر جمله قلم‌ها
هرگز دل من بی‌تو جدا از المی نیست
ای قاعده لطف تو تسکین الم‌ها
در لشکر عشق تو اسیران همه گردند
وز آتش دل‌هاست در آن گرد علم‌ها
نوعی دگر آمد ز کرم هر ستم تو
با خسته‌دلان می‌کنی انواع کرم‌ها
زین پیش غم جمله بتان بر دل من بود
آزاد شدم با غم تو از همه غم‌ها
تیغ ستمت گونه ز خون دگران یافت
بر عاشق خود تا کی ازینگونه ستم‌ها
صاحب‌نظران روی نهادند به جامی
زان روز که در راه تو شد خاک قدم‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا بر ورق گل زدی از مشک رقم‌ها
در وصف تو بشکست سر جمله قلم‌ها
هوش مصنوعی: وقتی که با عطرت بر صفحه گل نقش انداختی، تمام قلم‌ها در وصف تو شکستند و ناتوان شدند.
هرگز دل من بی‌تو جدا از المی نیست
ای قاعده لطف تو تسکین الم‌ها
هوش مصنوعی: دل من هرگز بدون تو از اندوه جدا نمی‌شود. ای کسی که با لطف خود، دردها را آرام می‌کنی.
در لشکر عشق تو اسیران همه گردند
وز آتش دل‌هاست در آن گرد علم‌ها
هوش مصنوعی: در سپاه عشق، همه افراد به اسیری در می‌آیند و شعله‌های دل‌هایشان باعث روشنایی و شعف در آن جمع می‌شود.
نوعی دگر آمد ز کرم هر ستم تو
با خسته‌دلان می‌کنی انواع کرم‌ها
هوش مصنوعی: یک نوع دیگر از نیکوکاری به وجود آمده است که تو با دل‌های آزرده، انواع حسنه‌ها و لطف‌ها را انجام می‌دهی.
زین پیش غم جمله بتان بر دل من بود
آزاد شدم با غم تو از همه غم‌ها
هوش مصنوعی: از قبل همه غم‌ها و دردهای زندگی به قلبم سنگینی می‌کرد، اما اکنون با غم تو، از تمام آن غم‌ها رها شده‌ام.
تیغ ستمت گونه ز خون دگران یافت
بر عاشق خود تا کی ازینگونه ستم‌ها
هوش مصنوعی: تیغ ستم تو، چهره‌ام را از خون دیگران رنگین کرده است. تا کی باید عاشق تو این‌گونه از ستم‌ها را تحمل کند؟
صاحب‌نظران روی نهادند به جامی
زان روز که در راه تو شد خاک قدم‌ها
هوش مصنوعی: کارشناسان و آگاهان به وقت نوشیدن جامی توجه کردند که آن روز، در مسیر تو، خاک پای تو بر زمین افتاد.