گنجور

شمارهٔ ۱۸۰

ازان درج گوهر تکلم خوش است
وز آن غنچه تر تبسم خوش است
چو مورم مکن پایمال جفا
که بر زیردستان ترحم خوش است
چه می جویی از من نشان رقیب
نشان رقیب از جهان گم خوش است
نخواهم جدا از سگان درت
جهان را که دنیا به مردم خوش است
منه گو فلک بالش زرکشم
سر من به خشت سر خم خوش است
به درد و غم عشق خوش می زیم
چو اسباب باشد تنعم خوش است
مکن با رخش جامی از ناله بس
که بر گل ز بلبل ترنم خوش است

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ازان درج گوهر تکلم خوش است
وز آن غنچه تر تبسم خوش است
هوش مصنوعی: سخن گفتن از گوهر ارزشمند زیبا و دلنشین است و لبخند ز گل در حال شکفتن، لذتبخش و دل‌انگیز است.
چو مورم مکن پایمال جفا
که بر زیردستان ترحم خوش است
هوش مصنوعی: ای کاش به من که کوچک و بی‌پناهم ظلم نکنید، زیرا بر کسانی که زیر دست شما هستند، باید با مهربانی رفتار کنید.
چه می جویی از من نشان رقیب
نشان رقیب از جهان گم خوش است
هوش مصنوعی: چه چیزی از من می‌خواهی که نشان رقیب را به تو بدهم؟ نشان رقیب از جهان گم شده و همین برای من خوشایند است.
نخواهم جدا از سگان درت
جهان را که دنیا به مردم خوش است
هوش مصنوعی: من از دنیا و تجملات آن دوری می‌کنم و ترجیح می‌دهم در کنار افرادی باشم که ارزش واقعی دارند، حتی اگر آن‌ها به نظر دیگران کم‌ارزش باشند. چرا که خوشبختی در دوستی و عشق به انسان‌هاست، نه در زندگی مرفه و ظاهری.
منه گو فلک بالش زرکشم
سر من به خشت سر خم خوش است
هوش مصنوعی: نگو که چون ستاره‌ای بر سر من هستی، بلکه این سرم روی زمین و در کنار خشت را دوست دارد.
به درد و غم عشق خوش می زیم
چو اسباب باشد تنعم خوش است
هوش مصنوعی: ما با درد و غم عشقِ خود خوش می‌گذرانیم، چون وقتی که وسایل راحتی فراهم باشد، زندگی لذت‌بخش‌تر است.
مکن با رخش جامی از ناله بس
که بر گل ز بلبل ترنم خوش است
هوش مصنوعی: با دل شاد و خوش ناله نکن، چرا که صدای بلبل بر روی گل زیبا و دلنشین‌تر است.