شمارهٔ ۱۷۵
آن سرو ناز بر لب بام ایستاده کیست
بر طرف آفتاب کله کج نهاده کیست
بگذار ذکر حور و حدیث قصور او
بالای قصر آمده آن حورزاده کیست
گویند دل برای چه دادی به مهر او
آن کس که دیده شکل وی و دل نداده کیست
هر جا گهی پیاده کند گشت و گه سوار
آنجا گل سوار و سرو پیاده کیست
ای شیخ شهر چند ملامت کنی مرا
بی ذوق جام باده و معشوق ساده کیست
تا دیده اند جام لبش اهل صومعه
آن کو نکرده خرقه خود رهن باده کیست
از پا فتاد جامی و آن شوخ سنگدل
هرگز نگفت بر سر این کو فتاده کیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن سرو ناز بر لب بام ایستاده کیست
بر طرف آفتاب کله کج نهاده کیست
هوش مصنوعی: سروی زیبا که بر لبه بام ایستاده کیست؟ آنکه سرش را کج کرده و به طرف آفتاب نگاه میکند، کیست؟
بگذار ذکر حور و حدیث قصور او
بالای قصر آمده آن حورزاده کیست
هوش مصنوعی: اجازه بده که یادآوری زیباییها و سخنان درباره حور و قصر او بر سر قصر جاری باشد، آن حورزاده کیست که بر اینجا ظاهر شده است؟
گویند دل برای چه دادی به مهر او
آن کس که دیده شکل وی و دل نداده کیست
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این سوال اشاره میکند که چرا دل خود را به معشوق دادهای، در حالی که کسی که فقط به زیبایی ظاهری او نگاه کرده و دل نبسته، چه کسی است؟ این کلام به نوعی بیانگر این است که دل دادن به کسی باید از روی شناخت و محبت واقعی باشد، نه صرفاً به خاطر جذابیت ظاهری.
هر جا گهی پیاده کند گشت و گه سوار
آنجا گل سوار و سرو پیاده کیست
هوش مصنوعی: در هر مکانی که گاهی انسان پیاده میشود و گاهی بر اسب سوار میشود، آنجا گل، بر روی اسب و سرو در حال پیاده بودن است. این بیان نشاندهنده تغییرات و تضادهایی است که در زندگی و روابط وجود دارد.
ای شیخ شهر چند ملامت کنی مرا
بی ذوق جام باده و معشوق ساده کیست
هوش مصنوعی: ای پدر معنوی، چرا به من که از لذتهای شراب و عشق بی بهرهام، مدام خرده میگیری؟
تا دیده اند جام لبش اهل صومعه
آن کو نکرده خرقه خود رهن باده کیست
هوش مصنوعی: وقتی اهل عبادت و ریاضت، جمال و زیبایی لبان او را دیدهاند، دیگر نمیخواهند جام را رها کنند و نمیتوانند باده را ترک کنند.
از پا فتاد جامی و آن شوخ سنگدل
هرگز نگفت بر سر این کو فتاده کیست
هوش مصنوعی: یک نفر به زمین افتاده است و آن شخص بیرحم هرگز نپرسیده که این فرد کیست و چرا اینجا افتاده است.