گنجور

شمارهٔ ۱۷۳

باز چشمم درفشان از لعل گوهربار کیست
اشک من زین گونه گلگون از گل رخسار کیست
زیر دیوار تو هر شب زار نالم تا سحر
بر لب بام آ شبی کین ناله های زار کیست
چشم می دارند خلقی دیدن رویت به خواب
تا خود این دولت نصیب دیده بیدار کیست
من نمی گویم تو کردی چاک ها در جان من
هر که بیند جان من داند که اینها کار کیست
کوی تو صد جا به خون آغشته شد آخر بپرس
کین همه از سینه ریش و دل افگار کیست
گشته ام بیمار چون چشمت چه باشد گر گهی
گوشه چشم افکنی سویم که این بیمار کیست
نام جامی طی کن ای مطرب خدا را زین غزل
ترسم آن مه نشنود گر داند این گفتار کیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز چشمم درفشان از لعل گوهربار کیست
اشک من زین گونه گلگون از گل رخسار کیست
هوش مصنوعی: چشمانم از زیبایی کسی درخشان شده است، که اشک من از دیدن صورت گلی او، سرخ و گلگون شده است.
زیر دیوار تو هر شب زار نالم تا سحر
بر لب بام آ شبی کین ناله های زار کیست
هوش مصنوعی: هر شب زیر دیوار تو به شدت می‌نالم تا سحرگاه، خسته و ناتوان. به یاد کسی هستم که در شب‌های تار، این ناله‌های غمگین را سر می‌دهد.
چشم می دارند خلقی دیدن رویت به خواب
تا خود این دولت نصیب دیده بیدار کیست
هوش مصنوعی: افرادی خواب تو را می‌بینند تا با چشمان خودت این نعمت و خوشبختی را تجربه کنند؛ اما نمی‌دانند که چنین بختی برای چه کسی خواهد بود.
من نمی گویم تو کردی چاک ها در جان من
هر که بیند جان من داند که اینها کار کیست
هوش مصنوعی: من نمی‌گویم تو باعث زخم‌های عاطفی من شده‌ای، اما هر کسی که به حال و روز من نگاه کند، می‌فهمد که این زخم‌ها کار چه کسی است.
کوی تو صد جا به خون آغشته شد آخر بپرس
کین همه از سینه ریش و دل افگار کیست
هوش مصنوعی: در جاهای زیادی به خاطر تو خون‌ریزی شده است، پس بهتر است بپرسی که این همه غم و درد و ناله که از دل شکسته و قلب حزینم برمی‌خیزد، مربوط به کیست.
گشته ام بیمار چون چشمت چه باشد گر گهی
گوشه چشم افکنی سویم که این بیمار کیست
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی و جذابیت چشمان تو به شدت عاشق شده‌ام و حالا که بیمار عشق هستم، اگر فقط یک نگاه کوچک به من بیندازی، می‌پرسم این بیمار کیست که چنان دل‌باخته تو شده است.
نام جامی طی کن ای مطرب خدا را زین غزل
ترسم آن مه نشنود گر داند این گفتار کیست
هوش مصنوعی: ای مطرب، نام جامی را از دلت فراموش کن. من از این غزل می‌ترسم که آن مه (قصه‌گوش) نشنود و اگر بفهمد که این کلمات از کسی است، چه خواهد شد.