گنجور

شمارهٔ ۱۷۰

چنین رخی که تو داری حکایت گل چیست
فغان من چو شنیدی حدیث بلبل چیست
هنوز از خط سبزت نبوده هیچ اثر
ندانم این همه آشفتگی سنبل چیست
بهای بوسه تو را می دهیم نقد وجود
درین معامله لعل تو را تعلل چیست
ز روی و زلف تو دانست عقل خرده شناس
که سر دور چه و معنی تسلسل چیست
به هر شکسته دلی می کنی به لطف نگاه
به بخت ما چو رسید این همه تغافل چیست
بلای هجر گذشت از حد و نمی دانم
که چاره غیر شکیبایی و تحمل چیست
شنیده ام که به خونریز جامی آمده ای
بیا و تیغ بکش موجب تامل چیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین رخی که تو داری حکایت گل چیست
فغان من چو شنیدی حدیث بلبل چیست
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو مانند گل است و صدای من که شبیه ناله بلبل می‌باشد، از شنیدن داستان عشق تو ناراحت و شکایت‌آمیز است.
هنوز از خط سبزت نبوده هیچ اثر
ندانم این همه آشفتگی سنبل چیست
هوش مصنوعی: هنوز هیچ نشانه‌ای از محبت تو وجود ندارد، نمی‌دانم این همه بی‌قراری و اضطراب من به خاطر چیست.
بهای بوسه تو را می دهیم نقد وجود
درین معامله لعل تو را تعلل چیست
هوش مصنوعی: ما بهای بوسه‌ات را به طور کامل و به شکل وجود خود پرداخت می‌کنیم، در این جا به خاطر ارزش زیبایی‌ات چرا تأخیر می‌کنی؟
ز روی و زلف تو دانست عقل خرده شناس
که سر دور چه و معنی تسلسل چیست
هوش مصنوعی: عقل نادان تنها از زیبایی و موهایت فهمید که چه چیزی در دوردست‌ها وجود دارد و مفهوم سنگینی تکرار و پیوستگی را درک نمی‌کند.
به هر شکسته دلی می کنی به لطف نگاه
به بخت ما چو رسید این همه تغافل چیست
هوش مصنوعی: هر بار که به کسی با محبتی نگریسته می‌شود، دل او را شاد می‌کند. اما برای ما، با این همه بی‌توجهی و نادیده گرفتن، چه معنا دارد؟
بلای هجر گذشت از حد و نمی دانم
که چاره غیر شکیبایی و تحمل چیست
هوش مصنوعی: مشکلات جدایی از حد گذشتند و نمی‌دانم که غیر از صبر و تحمل چه راهی وجود دارد.
شنیده ام که به خونریز جامی آمده ای
بیا و تیغ بکش موجب تامل چیست
هوش مصنوعی: شنیدم که تو به جبهه‌ی خون‌ریزی آمده‌ای. پس بیا و شمشیرت را بیرون بیاور، چرا تعلل می‌کنی؟