گنجور

شمارهٔ ۱۶۳

این همه خونابه کاندر چشم گریان من است
گشته پیدا از جراحت های پنهان من است
قاصدی کاید ز جانان بهر قتل دیگری
قاصد جانان مگو کو قاصد جان من است
پرده از راز دلم چون غنچه برخواهد گرفت
چاک ها کز شوق آن اندر گریبان من است
خواب دیدم دوش کان لب می گزم اینک هنوز
در لبش مانده نشان زخم دندان من است
می شوم خاک رهت ای باد گرد من ببر
هر کجا جولانگه سرو خرامان من است
هر شب از تسبیح خود فوج ملک مانند باز
بس که بر اوج فلک فریاد و افغان من است
از جگر جامی کباب آور ز خون دل شراب
کامشب آن خوانخواره بدمست مهمان من است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این همه خونابه کاندر چشم گریان من است
گشته پیدا از جراحت های پنهان من است
هوش مصنوعی: این همه اشک که از چشمان گریان من می‌ریزد، ناشی از زخم‌های پنهانی است که در دل دارم و به وضوح نمایان شده‌اند.
قاصدی کاید ز جانان بهر قتل دیگری
قاصد جانان مگو کو قاصد جان من است
هوش مصنوعی: به کسی که از طرف محبوب برای انجام کار دیگری می‌آید، نگو که او قاصد محبوب من است، چون او فقط برای خیانت و آسیب به دیگری آمده است.
پرده از راز دلم چون غنچه برخواهد گرفت
چاک ها کز شوق آن اندر گریبان من است
هوش مصنوعی: پرده از دل من برداشته می‌شود، مانند غنچه‌ای که شکفته می‌شود، و چاک‌هایی که از شوق در دلم وجود دارد، در گریبان من نمایان خواهد شد.
خواب دیدم دوش کان لب می گزم اینک هنوز
در لبش مانده نشان زخم دندان من است
هوش مصنوعی: دیشب خواب دیدم که لب زیبایی را می‌گزم و حالا هنوز اثری از زخم دندانم بر روی آن لب باقی مانده است.
می شوم خاک رهت ای باد گرد من ببر
هر کجا جولانگه سرو خرامان من است
هوش مصنوعی: می‌خواهم خاک راه تو شوم و ای باد، مرا به هر جا ببر؛ جایی که آرامش و زیبایی من در آنجا است.
هر شب از تسبیح خود فوج ملک مانند باز
بس که بر اوج فلک فریاد و افغان من است
هوش مصنوعی: هر شب، با زنجیره دعاهای خود، گروهی از فرشتگان همچون پرندگان به آسمان پرواز می‌کنند و فریاد و ناله‌های من به عرش آسمان می‌رسد.
از جگر جامی کباب آور ز خون دل شراب
کامشب آن خوانخواره بدمست مهمان من است
هوش مصنوعی: از دل و جانم برای تو نوشیدنی به همراه آتش آورده‌ام، امشب روحِ شادابِ مهمان من در حال مستی است.