شمارهٔ ۱۵۰
ای که جان و دل آگاه تو را همراه است
بی تو آگه نیم از خویش خدا آگاه است
مدت صحبت تو عمر گرانمایه ماست
آه ازین عمر گرانمایه که بس کوتاه است
غم تو از دل ما در همه دلها ره کرد
راست است این که ز دلها سوی دلها راه است
دل نمی خواست جدایی ز تو اما چه کنیم
دور ایام نه بر قاعده دلخواه است
واقعا نیست ز من غمزده تر کس به جهان
شاهد حال من این واقعه ناگاه است
رفت بر باد چو کاه از غم تو عمر عزیز
روی بنما که فراق تو قوی جانکاه است
جامی از دست بشد کار ز تاثیر قضا
چاره کار رضینا بقضاء الله است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که جان و دل آگاه تو را همراه است
بی تو آگه نیم از خویش خدا آگاه است
هوش مصنوعی: ای کسی که جان و دل من به تو آگاه است، بدون تو من از خودم هم خبر ندارم، اما خدا از حال من با خبر است.
مدت صحبت تو عمر گرانمایه ماست
آه ازین عمر گرانمایه که بس کوتاه است
هوش مصنوعی: مدت زمانی که ما با هم صحبت میکنیم، جزء ارزشمندترین زمانهای زندگی ماست. اما افسوس که عمر گرانبهای ما بسیار کوتاه است.
غم تو از دل ما در همه دلها ره کرد
راست است این که ز دلها سوی دلها راه است
هوش مصنوعی: غم تو در دل ما جا گرفته و احساسات ما را تحت تأثیر قرار داده است. این واقعیت که عشق و غم میان دلها جابهجا میشود، حقیقتی انکارناپذیر است.
دل نمی خواست جدایی ز تو اما چه کنیم
دور ایام نه بر قاعده دلخواه است
هوش مصنوعی: دل نمیخواست از تو جدا شود، اما چه کنیم که روزگار بر وفق مراد ما نیست و این جدایی حتمی شده است.
واقعا نیست ز من غمزده تر کس به جهان
شاهد حال من این واقعه ناگاه است
هوش مصنوعی: در دنیای حزن و اندوه، هیچکس به اندازه من غمگین نیست و فقط خداوند شاهد حال من و این رویداد ناگهانی است.
رفت بر باد چو کاه از غم تو عمر عزیز
روی بنما که فراق تو قوی جانکاه است
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای من به اندازه کاهی در باد از غم تو رفت. چهرهات را نشان بده، زیرا جدایی از تو برایم بسیار سخت و طاقتفرساست.
جامی از دست بشد کار ز تاثیر قضا
چاره کار رضینا بقضاء الله است
هوش مصنوعی: جامی از دستان ما افتاد و این اتفاق به خاطر سرنوشت و تقدیر بود، پس بهتر است که با قضا و قدر خداوند راضی باشیم.