گنجور

شمارهٔ ۱۵۱

مه شمع شب افروز و رخت نور تجلی ست
او را به جمال تو کجا زهره دعوی ست
رضوان به هوای قد رعنای تو ای سرو
جاوید وطن ساخته در سایه طوبی ست
منما به کس آن روی و در آیینه نظر کن
زان رو که تماشای رخت هم به تو اولی ست
هر جا نفسی می گذرد زان لب شیرین
آنجا چه مجال دم جان پرور عیسی ست
گفتی پس عمریت تسلی دهم از وصل
عمری ست که ما را به همین وعده تسلی ست
هر گل که برآید ز گل تربت مجنون
بوی خوشش آمیخته با نکهت لیلی ست
در کسوت رندی قدح آشامی جامی
به زان حیل و زرق که در خرقه تقوی ست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مه شمع شب افروز و رخت نور تجلی ست
او را به جمال تو کجا زهره دعوی ست
هوش مصنوعی: ماه همان شمعی است که شب را روشن می‌کند و چهره‌ات نور الهی را به تصویر می‌کشد. با این حال، به کجا می‌تواند زهره (سیاره زهره) ادعای زیبایی تو را داشته باشد؟
رضوان به هوای قد رعنای تو ای سرو
جاوید وطن ساخته در سایه طوبی ست
هوش مصنوعی: بهشت به خاطر زیبایی و قامت دلنواز تو، ای سرو جاودان وطن، در سایه درخت طوبی خلق شده است.
منما به کس آن روی و در آیینه نظر کن
زان رو که تماشای رخت هم به تو اولی ست
هوش مصنوعی: به کسی نشان نده چهره‌ات را و به آینه نگاه کن، چون دیدن زیبایی تو برای خودت از هر کسی دیگر مهم‌تر است.
هر جا نفسی می گذرد زان لب شیرین
آنجا چه مجال دم جان پرور عیسی ست
هوش مصنوعی: هر کجا که نفس بکشید و آن لب شیرین را احساس کنید، آنجا چه فضایی برای زنده شدن و جان بخشی عیسی وجود دارد.
گفتی پس عمریت تسلی دهم از وصل
عمری ست که ما را به همین وعده تسلی ست
هوش مصنوعی: گفتی که من به تو آرامش می‌دهم، اما عمر و زندگی‌ام تنها به همین وعده خوشی وابسته است.
هر گل که برآید ز گل تربت مجنون
بوی خوشش آمیخته با نکهت لیلی ست
هوش مصنوعی: هر گلی که از خاک قبر مجنون روییده، بوی خوشش با عطر لیلی ترکیب شده است.
در کسوت رندی قدح آشامی جامی
به زان حیل و زرق که در خرقه تقوی ست
هوش مصنوعی: در لباس رندی، به جای حیل و تظاهر در زهد و تقوا، باید به شراب‌نوشی توجه کرد.