شمارهٔ ۱۵
ریزم ز مژه کوکب بیماهرخت شبها
تاریک شبی دارم با این همه کوکبها
چون از دل گرم من بگذشت خدنگ تو
از بوسه پیکانش شد آبلهام لبها
از بس که گرفتاران مردند به کوی تو
بادش همه جان باشد خاکش همه قالبها
از تاب و تف هجران گفتم سخن وصلت
بود این هَذَیان آری خاصیت آن تبها
تا دست برآوردی زان غمزه به خونریزی
بر چرخ رود هر دم از دست تو یاربها
شد نسخ خط یاقوت اکنون همه رعنایان
تعلیم خط از لعلت گیرند به مکتبها
جامی که پی مذهب اطراف جهان گشتی
با مذهب عشق تو گشت از همه مذهبها
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1401/12/01 01:03
امیر علی نژاد خرم
با سلام، مصرع اول «رُخَت» باید جایگزین «رخ» بشه:
ریزم ز مژه کوکب، بی ماهِ رخت شب ها
تاریک شبی دارم، با این همه کوکب ها