گنجور

شمارهٔ ۱۳۸

صبحدم عرض چمن کن که هوا معتدل است
وز نم نیم شبی راه نه گرد و نه گل است
تخته خاک ز بس گل که دمیده ست ز گل
لوح صورت گری خامه زنان چگل است
ابر گو سایه مینداز که گرد لب جوی
سایه نارون و بید به هم متصل است
بسته در شاخ گلی خرم و خندان دل خویش
هر که چون غنچه درین فصل ز ارباب دل است
بر لب کشت چرا سرخ برآمد لاله
گرنه در دور گل از ساغر خالی خجل است
محتسب گر نزند بر خم می سنگ ستم
هر جفایی که کند در حق مستان بحل است
بوستان دلکش و می بیغش و یاران سرخوش
جامی از زهد خود امروز عجب منفعل است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبحدم عرض چمن کن که هوا معتدل است
وز نم نیم شبی راه نه گرد و نه گل است
هوش مصنوعی: صبح زود هنگامی که هوا دلپذیر است، از چمن بیرون برو و از زیبایی‌های آن لذت ببر، زیرا در نیمه شب، نه گردی وجود دارد و نه گل و گیاهی برای تماشا.
تخته خاک ز بس گل که دمیده ست ز گل
لوح صورت گری خامه زنان چگل است
هوش مصنوعی: خاکی که زیبایی‌های زیادی از آن شکوفا شده، به‌گونه‌ای است که هنرمندان با قلم خود بر روی آن تصویر می‌کشند و نقش‌ها را به وجود می‌آورند.
ابر گو سایه مینداز که گرد لب جوی
سایه نارون و بید به هم متصل است
هوش مصنوعی: ابر، خواهش می‌کند که سایه‌اش را بر زمین بیندازد، زیرا سایه‌ی درختان نارون و بید که در کنار جوی قرار دارند، به هم نزدیک و متصل شده‌اند.
بسته در شاخ گلی خرم و خندان دل خویش
هر که چون غنچه درین فصل ز ارباب دل است
هوش مصنوعی: در دل شاداب و خندان خود، مانند غنچه‌ای که در این فصل باز شده، به عشق و محبت فکر کن، چرا که هر کسی که چنین احساسی دارد، دلش به ارباب عشق و محبت متصل است.
بر لب کشت چرا سرخ برآمد لاله
گرنه در دور گل از ساغر خالی خجل است
هوش مصنوعی: بر لب کشت، لاله‌های سرخ گل کرده‌اند و اگر در دور و بر گل‌ها ساغر خالی باشد، خجالت‌آور است.
محتسب گر نزند بر خم می سنگ ستم
هر جفایی که کند در حق مستان بحل است
هوش مصنوعی: اگر محتسب بر روی جام شراب ضربه‌ای نزند، هر ظلمی که در حق نوشندگان شراب انجام شود، مجاز خواهد بود.
بوستان دلکش و می بیغش و یاران سرخوش
جامی از زهد خود امروز عجب منفعل است
هوش مصنوعی: باغی زیبا و انگورهایی خوش‌طعم و دوستان شاد، امروز با دیده‌ای پر از شگفتی به زهد و پارسایی خود نگاهی می‌اندازند.