گنجور

شمارهٔ ۱۳۷

شاهد بستان که چشمش نرگس و رویش گل است
سایه بر برگ گل او کرده شاخ سنبل است
مجمر فیروزه دان هر غنچه را کز گل در آن
آتشی افروخته از بهر داغ بلبل است
کوه و صحرا بس که می خوردند از جام سحاب
لاله ها بر رویشان افتاده زان می گل گل است
بس که از سبزه زمینها سبز شد هر پشته را
چوک کرده بختیی دان کز سقرلاطش جل است
طره شمشاد کش بسته گره دست صبا
آمده بر سر ز خوبان چمن چون کاکل است
تا کند بلبل به بزم گل مکرر قول خویش
از صراحی آن نه قلقل بلکه تکرار قل است
بر سماع شعر جامی بس که در وجدند و حال
در چمن افتاده از غوغای مرغان غلغل است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاهد بستان که چشمش نرگس و رویش گل است
سایه بر برگ گل او کرده شاخ سنبل است
هوش مصنوعی: در باغ، کسی را می‌بینیم که چشمانش شبیه نرگس و چهره‌اش مانند گل است. سایه‌ای که بر روی برگ گل او افتاده، ناشی از شاخ سنبل است.
مجمر فیروزه دان هر غنچه را کز گل در آن
آتشی افروخته از بهر داغ بلبل است
هوش مصنوعی: هر غنچه‌ای که در این کاسه فیروزه‌ای قرار دارد، آتش عشق بلبل نسبت به گل را در دل خود دارد.
کوه و صحرا بس که می خوردند از جام سحاب
لاله ها بر رویشان افتاده زان می گل گل است
هوش مصنوعی: کوه و دشت به قدری از باران سیراب شده‌اند که گل‌های لاله بر روی آنها شکفته و نمایان گشته‌اند.
بس که از سبزه زمینها سبز شد هر پشته را
چوک کرده بختیی دان کز سقرلاطش جل است
هوش مصنوعی: به خاطر رشد فراوان سبزه‌ها، هر تپه‌ای پر از سبزینی شده است، و این نشانه‌ای است از خوش‌شانسی و برکت.
طره شمشاد کش بسته گره دست صبا
آمده بر سر ز خوبان چمن چون کاکل است
هوش مصنوعی: موهای زیبا و خوش‌حالت دختری که نسیم آن را به حرکت درآورده، به مانند گرهی ظریف و دل‌فریب بر سر او نشسته است، و این تصویر به زیبایی چمنزار و گل‌های آن اشاره دارد.
تا کند بلبل به بزم گل مکرر قول خویش
از صراحی آن نه قلقل بلکه تکرار قل است
هوش مصنوعی: بلبل در جشن گل، بارها وعده‌اش را برمی‌گرداند، ولی این بار از جام نمی‌نوشد، بلکه به تکرار آواز خود می‌پردازد.
بر سماع شعر جامی بس که در وجدند و حال
در چمن افتاده از غوغای مرغان غلغل است
هوش مصنوعی: در خوشا‌حالی و شادابی شعر جامی، به قدری شور و حرارت وجود دارد که در باغ به خاطر سر و صدای پرندگان، فضا پر از غوغا و نشاط است.