گنجور

شمارهٔ ۱۳۵

در صورت تو سر جمالی که مجمل است
در خط و خال و عارض و زلفت مفصل است
هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
حسن تو از تصرف مشاطه فارغ است
مرآت آفتاب چه محتاج صیقل است
کحل بصر ز خاک درت بیدلی کشد
کش چشم دل به کحل بصیرت مکحل است
بهر تو پای بر سر عالم نهاده ایم
وز شاهراه عشق تو این گام اول است
لب بر لبم بنه که سخن مختصر کنم
کافسانه تطاول هجران مطول است
جامی سواد شعر تو کامد زبور عشق
مستغنی از تکلف تذهیب و جدول است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در صورت تو سر جمالی که مجمل است
در خط و خال و عارض و زلفت مفصل است
هوش مصنوعی: در چهره تو زیبایی خاصی وجود دارد که در ویژگی‌های ظاهری‌ات، مانند خطوط صورت، نشانه‌ها و موها، به وضوح دیده می‌شود.
هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توان داستان و سخن درباره موهای زلف تو را تمام کرد، زیرا این گفتگو همیشه ادامه دارد و تا روز قیامت نیز ادامه خواهد یافت.
حسن تو از تصرف مشاطه فارغ است
مرآت آفتاب چه محتاج صیقل است
هوش مصنوعی: زیبایی تو از دست آرایشگران جداست. آینه خورشید نیازی به صیقل و جلا ندارد.
کحل بصر ز خاک درت بیدلی کشد
کش چشم دل به کحل بصیرت مکحل است
هوش مصنوعی: چشم‌های ظاهری ما از خاک درگاه تو آبیاری می‌شوند و ناامیدی را برمی‌دارند، اما چشم دل ما با بینش و درک عمیقش به وضوح بینا است و از این کحل بینایی بهره‌مند می‌شود.
بهر تو پای بر سر عالم نهاده ایم
وز شاهراه عشق تو این گام اول است
هوش مصنوعی: برای تو قدم بر سر دنیا گذاشته‌ایم و این نخستین گام در مسیر عشق توست.
لب بر لبم بنه که سخن مختصر کنم
کافسانه تطاول هجران مطول است
هوش مصنوعی: بیا لبهایمان را به هم بچسبان تا دیگر نیازی به صحبت کردن نباشد، زیرا داستان دوری از هم بسیار طولانی و پیچیده است.
جامی سواد شعر تو کامد زبور عشق
مستغنی از تکلف تذهیب و جدول است
هوش مصنوعی: شعر تو مانند می‌نوشی است که از عشق پر شده و نیاز به آرایش‌های ظاهری و زرق و برق ندارد.

حاشیه ها

1403/12/09 06:03
سفید

 

بهر تو پای بر سر عالم نهاده‌ایم...