گنجور

شمارهٔ ۱۲۵

ابروی خوشت که ماه عید است
انگشت‌ نمای اهل دید است
از روی تو عید عاشقان را
صبحی به مبارکی دمیده‌ست
هر سال یکیست عید روزه
ما را همه روزه از تو عید است
شد عید من از رخت خجسته
زین عید خجسته‌تر که دیده‌ست؟
گفتی ز غمت به جان رسانم
عیدی ز توام همین رسیده‌ست
خیاط زمانه خلعت لطف
بر قامت دلکشت بریده‌ست
بی وعده وصل مژده عید
بر جامی خسته دل وعید است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابروی خوشت که ماه عید است
انگشت‌ نمای اهل دید است
هوش مصنوعی: ابروی زیبا و خوش‌فرم تو، مانند ماه در شب عید است و توجه همه را به خود جلب کرده است.
از روی تو عید عاشقان را
صبحی به مبارکی دمیده‌ست
هوش مصنوعی: چهره‌ی تو مانند صبحگاهی ست که عید عاشقان را به شادی و خوشحالی آغاز کرده است.
هر سال یکیست عید روزه
ما را همه روزه از تو عید است
هوش مصنوعی: هر سال یک روز عید داریم، اما برای ما هر روز که کنار تو باشیم، یک عید است.
شد عید من از رخت خجسته
زین عید خجسته‌تر که دیده‌ست؟
هوش مصنوعی: عید من به خاطر حضور تو خوشحال‌تر از هر عیدی است که کسی تا به حال دیده است.
گفتی ز غمت به جان رسانم
عیدی ز توام همین رسیده‌ست
هوش مصنوعی: تو گفتی که از غم تو جانم به درد آمده و عیدی که از تو به من رسیده، همین حس و حال است که دارم.
خیاط زمانه خلعت لطف
بر قامت دلکشت بریده‌ست
هوش مصنوعی: زمانه همچون خیاطی است که لباس محبت را به زیبایی برای دل‌کش آماده کرده و به تنش کرده است.
بی وعده وصل مژده عید
بر جامی خسته دل وعید است
هوش مصنوعی: بدون وعده‌ی رسیدن، بشارت عید برای کسی که دلش شکسته مانند یک جام خالی است.