گنجور

شمارهٔ ۲۱

برتر آمد در علو این منزل از چرخ برین
نیست با این منزلت یک خانه در روی زمین
بس که طرح و وضع شیرین آمده ست این خانه را
همچو بیت نحل پنداری پر است از انگبین
هست طاق غرفه اش ابرو و شه در وی چو چشم
نیست خوبان جهان را چشم و ابرویی چنین
شاه بیت نظم عالم خوانمش ور بشنود
جان فردوسی ز خلد این نکته گوید آفرین
نقشبندان روی در دیوار آرند ار رسد
نسخه ای از نقش های روی دیوارش به چین
بوی اگر بردی ز رنگ آمیزی نقاش او
خامه از مژگان و رنگ از چهره دادی حور عین
مختصر سازم سخن زیرا محل بس نازک است
هست برج سعد و خورشیدی در او مسند نشین
آفتاب آسمان سلطنت سلطان حسین
کز فروغ اوست روشن عرصه دنیا و دین
بانی کاخ جهانبانی کز آغاز وجود
ذات او مقصود بود از امتزاج ماء و طین
مهر انور کز طلوعش گردد انجم ناپدید
گرد بام قصر قدرش مرغی آمد دانه چین
پاسبان از کنگر ایوانش ار بیند به زیر
شرفه های سدره را بیند کم از اسنان سین
یک نگین از خاتمش فیروزه چرخ است و هست
خاتمش را قاف تا قاف جهان زیر نگین
عدل او تا بست دست ظالم را دیگر نشد
رنجه مویی بر گوزن از پنجه شیر عرین
فتنه ایام را سدی ست تیغ او سدید
حوزه اسلام را حصنی ست حفظ او حصین
چون گذر بر روضه لطفش کنند اهل نیاز
با هزاران آرزو و آز خانهاشان قرین
آید از گلهاش بوی هذه «جنات عدن »
خیزد از مرغانش بانگ «فادخلوها خالدین »
مهر او در شاهد و غایب اثر کرد آنچنان
کز رحم آید جنین داغ ولایش بر جبین
تا بنای ملک را زیر سپهر بی ستون
غیر عدل و راستی نبود ستون راستین
از ستون عدل او بادا بنای ملک راست
وین دعا را باد آمین از دم روح الامین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برتر آمد در علو این منزل از چرخ برین
نیست با این منزلت یک خانه در روی زمین
هوش مصنوعی: این منزلت به قدری بالا و ارزشمند است که هیچ مرتبه‌ای در آسمان‌ها با آن قابل مقایسه نیست؛ حتی در زمین نیز نمی‌توان خانه‌ای با این عظمت پیدا کرد.
بس که طرح و وضع شیرین آمده ست این خانه را
همچو بیت نحل پنداری پر است از انگبین
هوش مصنوعی: این خانه به قدری زیبا و خوش ساخت است که انگار مثل خانه‌ای است که زنبور عسل آن را پر کرده و پر از عسل است.
هست طاق غرفه اش ابرو و شه در وی چو چشم
نیست خوبان جهان را چشم و ابرویی چنین
هوش مصنوعی: طاق غرفه او مانند ابروست و آن شه در این غرفه چون چشمی است که زیباست. هیچ خوبروی دیگری در جهان چنین چشم و ابرویی ندارد.
شاه بیت نظم عالم خوانمش ور بشنود
جان فردوسی ز خلد این نکته گوید آفرین
هوش مصنوعی: من این شعر را اولین و بهترین شعر عالم می‌دانم و اگر جان فردوسی این نکته را بشنود، از روی سپاسگزاری خواهد گفت: آفرین!
نقشبندان روی در دیوار آرند ار رسد
نسخه ای از نقش های روی دیوارش به چین
هوش مصنوعی: نقاشان که تصویرهایی بر دیوار می‌زنند، اگر نسخه‌ای از این تصاویر به چین برسد، آن را هم به دیوار می‌کشند.
بوی اگر بردی ز رنگ آمیزی نقاش او
خامه از مژگان و رنگ از چهره دادی حور عین
هوش مصنوعی: اگر بوی خوشی از نقاشی او به مشام‌تان رسید، بدانید که او با مژه‌هایش رنگ را به تصویر کشیده و زیبایی را از چهره حوریان به ارمغان آورده است.
مختصر سازم سخن زیرا محل بس نازک است
هست برج سعد و خورشیدی در او مسند نشین
هوش مصنوعی: سخن را کوتاه می‌کنم چون موضوع حساس است. در اینجا ستاره خوشبختی و آفتاب در جایگاه خاصی قرار دارند.
آفتاب آسمان سلطنت سلطان حسین
کز فروغ اوست روشن عرصه دنیا و دین
هوش مصنوعی: خورشید آسمان قدرت سلطان حسین است که به واسطه نور او، دنیا و دین روشن و تابناک شده‌اند.
بانی کاخ جهانبانی کز آغاز وجود
ذات او مقصود بود از امتزاج ماء و طین
هوش مصنوعی: آفریننده این کاخ بزرگ، که در آغاز وجود، ذات او هدفی داشته، از ترکیب آب و گل به وجود آمده است.
مهر انور کز طلوعش گردد انجم ناپدید
گرد بام قصر قدرش مرغی آمد دانه چین
هوش مصنوعی: محبوبی که نورش مانند طلوع خورشید است، ستاره‌ها را ناپدید می‌کند. بر فراز کاخ قدرش، یک پرنده به نشانه شکار دانه‌ها آمده است.
پاسبان از کنگر ایوانش ار بیند به زیر
شرفه های سدره را بیند کم از اسنان سین
هوش مصنوعی: اگر نگهبان ایوان او به زیر درختان سدره نگاه کند، به اندازه‌ای از زیبایی و بزرگی آن درختان را مشاهده می‌کند که کمتر از اشخاص بزرگ و با مقام نیست.
یک نگین از خاتمش فیروزه چرخ است و هست
خاتمش را قاف تا قاف جهان زیر نگین
هوش مصنوعی: یك نگین فیروزه‌ای از انگشتری‌اش به مانند چرخ وجود دارد و این انگشتر هر نقطه‌ی جهان را زیر آن نگین در بر گرفته است.
عدل او تا بست دست ظالم را دیگر نشد
رنجه مویی بر گوزن از پنجه شیر عرین
هوش مصنوعی: عدالت خداوند به قدری کامل است که وقتی دست ظالم را می‌بندد، دیگر حتی مویی از گوزن نیز به خاطر پنجه شیر قوی آزرده نمی‌شود.
فتنه ایام را سدی ست تیغ او سدید
حوزه اسلام را حصنی ست حفظ او حصین
هوش مصنوعی: تیغ او مانع فتنه‌های روزگار است و او همچون دژی است محکم که از اسلام محافظت می‌کند.
چون گذر بر روضه لطفش کنند اهل نیاز
با هزاران آرزو و آز خانهاشان قرین
هوش مصنوعی: وقتی افرادی که به محبت او نیاز دارند از کنار باغ نعمت‌هایش می‌گذرند، با هزاران آرزو و امید، خانه‌هایشان پر از برکت می‌شود.
آید از گلهاش بوی هذه «جنات عدن »
خیزد از مرغانش بانگ «فادخلوها خالدین »
هوش مصنوعی: از گل‌هایش بوی خوش بهشتی به مشام می‌رسد و صدای پرندگانش انسان را به ورود به آنجا و ماندن همیشگی فرا می‌خواند.
مهر او در شاهد و غایب اثر کرد آنچنان
کز رحم آید جنین داغ ولایش بر جبین
هوش مصنوعی: عشق و محبت او تأثیر عمیقی گذاشت، به‌گونه‌ای که مانند رحم مادر، دلتنگی و درد بی‌او بر پیشانی‌ام خود را نشان می‌دهد.
تا بنای ملک را زیر سپهر بی ستون
غیر عدل و راستی نبود ستون راستین
هوش مصنوعی: تا زمانی که یک کشور بر پایه ناعدالتی و نادرستی بنا شود، هیچ تکیه‌گاهی برای پایداری و استحکام نخواهد داشت.
از ستون عدل او بادا بنای ملک راست
وین دعا را باد آمین از دم روح الامین
هوش مصنوعی: از وجود عدالت او، پایه‌های حکومت استوار و محکم هستند و امیدوارم این دعا که از دل فرشته وحی ادا می‌شود، مستجاب گردد.