گنجور

شمارهٔ ۲۰

این همایون خانه کامد خانه چشم جهان
روشنایی باد ازو چشم جهان را جاودان
خانه چشمش چرا گویم چو روشن دیده ام
در سیاهی نور آن پنهان و نور این عیان
سبز پوشان صف زده از دور گرد او مگر
بیت معمور است کامد بر زمین از آسمان
در صفا چون خانه کعبه است لیک افتاده است
زمزم آنجا بر کران از خانه اینجا در میان
از در تحسین بود نجار کز درهای او
بر رخ نظارگی بگشاده ابواب جنان
در نیابد خورده کاری های نقشش عقل پیر
بی فرنگی چشم ها از شیشه های تابه دان
بر لب حوض ز مرمر بسته اش بنشین دمی
تا بلور حل در آب منعقد بینی روان
می جهد رقصان به بالا آب از فواره اش
در هوای بزم شاه کام بخش کامران
شاه ابوالغازی معز ملک و دین سلطان حسین
آفتاب عدل و احسان سایه امن و امان
آن که گر سازد به قدر حشمت خود منزلی
تنگ آید زان عمارت عرصه کون و مکان
تا بود از گردش پرگار نقش آرای صنع
شمسه این لاجوردی سقف شمس خاوران
از زمین بوس سرافرازان زرین تاج باد
این سعادت خانه را پر زیب و زیور آستان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این همایون خانه کامد خانه چشم جهان
روشنایی باد ازو چشم جهان را جاودان
هوش مصنوعی: این پرنده خوشبخت و مبارک به خانه آمده و چشمان جهان با وجود او روشن شده است. امیدوارم نور او همیشه باعث روشنی و جاودانگی دیدگان دنیا باشد.
خانه چشمش چرا گویم چو روشن دیده ام
در سیاهی نور آن پنهان و نور این عیان
هوش مصنوعی: چرا بگویم که خانه چشمانش روشن است؟ وقتی خودم در دل تاریکی، نوری را که پنهان است، مشاهده کرده‌ام و نوری که در مقابل من است، روشن و آشکار است.
سبز پوشان صف زده از دور گرد او مگر
بیت معمور است کامد بر زمین از آسمان
هوش مصنوعی: در دور او، افرادی با لباس‌های سبز صف کشیده‌اند، گویا اینجا خانه‌ای آباد است که از آسمان بر روی زمین نازل شده.
در صفا چون خانه کعبه است لیک افتاده است
زمزم آنجا بر کران از خانه اینجا در میان
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که در صفای دل انسان، جایگاهی مشابه خانه کعبه وجود دارد. اما با این حال، برکت و زلالی که همچون آب زمزم در آن خانه وجود دارد، در دل انسان گسترش نیافته و در حقیقت، آن احساس فاصله‌ای بین این دو مکان ایجاد کرده است.
از در تحسین بود نجار کز درهای او
بر رخ نظارگی بگشاده ابواب جنان
هوش مصنوعی: نجار به خاطر زیبایی و تحسین درهای خود، به گونه‌ای کار کرده که درهای بهشت را بر روی تماشاگران گشوده است.
در نیابد خورده کاری های نقشش عقل پیر
بی فرنگی چشم ها از شیشه های تابه دان
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ناتوانی عقل و فهم در درک پیچیدگی‌ها و زیبایی‌های زندگی اشاره می‌کند. او می‌گوید که عقل کهنه و بی‌تجربه، نمی‌تواند به درستی و به صورت واقعی به نکات و جزئیات پرداخته و آن‌ها را بشناسد. همچنین، نگاه به دنیا از طریق شیشه‌های تیره به معنای محدود بودن دید و عدم توانایی در دیدن حقیقت کامل است. به طور کلی، این شعر به موضوع محدودیت‌های انسانی و نیاز به بینش عمیق‌تر اشاره دارد.
بر لب حوض ز مرمر بسته اش بنشین دمی
تا بلور حل در آب منعقد بینی روان
هوش مصنوعی: چند لحظه‌ای در کنار حوضی که از سنگ مرمر ساخته شده است، بنشین تا ببینی چگونه بلور در آب حل می‌شود و به روندی زیبا و نرم تبدیل می‌گردد.
می جهد رقصان به بالا آب از فواره اش
در هوای بزم شاه کام بخش کامران
هوش مصنوعی: آب از فواره به تالاب و بالا می‌پرند و در فضای مهمانی شاه، شادی و خوشبختی را نمایان می‌سازند.
شاه ابوالغازی معز ملک و دین سلطان حسین
آفتاب عدل و احسان سایه امن و امان
هوش مصنوعی: شاه ابوالغازی، پادشاهی است که دین و سلطنتش را به خوبی اداره می‌کند و سلطان حسین، نمادی از عدل و بخشش است که تحت او همه در امنیت و آرامش زندگی می‌کنند.
آن که گر سازد به قدر حشمت خود منزلی
تنگ آید زان عمارت عرصه کون و مکان
هوش مصنوعی: کسی که به اندازه‌ی قدرت و بزرگی خود، خانه‌ای بسازد، آن خانه برای او کوچک می‌شود و از وسعت و عظمت جهان فراتر می‌رود.
تا بود از گردش پرگار نقش آرای صنع
شمسه این لاجوردی سقف شمس خاوران
هوش مصنوعی: تا زمانی که پرگار در حال گردش است و هنری را خلق می‌کند، این آبی لاجوردی که نمایانگر سقف آفتاب خاور است، نمایشگر زیبایی‌اش خواهد بود.
از زمین بوس سرافرازان زرین تاج باد
این سعادت خانه را پر زیب و زیور آستان
هوش مصنوعی: از زمین بوسه‌ای به سرفرازان که دارای تاج‌هایی از طلا هستند می‌زنم. این خوشبختی خانه را با زیبایی و زیور در آستانه‌اش پر می‌کند.