بخش ۸
پنج پایک را گفتند چرا به شکل کج پیکران افتادی و پای در میدان کجروی نهادی؟ گفت: از مار تجربه برداشتم که با آن راستی و راستروی همیشه از سنگ جفا سرکوفته است یا از زخم ستم دم بریده.
هرجا پری به صورت خود گردد آشکار
او را چو جان کشند در آغوش خویش تنگ
هرجا به شکل راست برآید به سان مار
سنگین دلان ز دور زنندش به چوب و سنگ
بخش ۷: سگی از هر طعمه بی بهره بر در دروازه شهر ایستاده بود، دید قرصی نان گردان گردان از شهر بیرون آمد و روی به صحرا نهاد سگ در دنبال وی دوان شد و آواز داد که ای قوت تن و و ای قوت روان، آرزوی دل و آرام جان! عزیمت کجا کرده ای و روی به کجا آورده ای؟بخش ۹: غوکی از جفت خود جدا ماند و محنت بی جفتیش بر کناره دریا نشاند، هر سو نظر می انداخت و خاطر غمدیده را از غم بی جفتی می پرداخت ناگهان،
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پنج پایک را گفتند چرا به شکل کج پیکران افتادی و پای در میدان کجروی نهادی؟ گفت: از مار تجربه برداشتم که با آن راستی و راستروی همیشه از سنگ جفا سرکوفته است یا از زخم ستم دم بریده.
هوش مصنوعی: پنج پایک از کسی پرسیدند چرا به شکل نادرست و کج در میدان رفتار کردی. او پاسخ داد که تجربه به من آموخته است که همیشه با صداقت و درستکاری در برابر سنگدلی و ظلم آسیبپذیر هستی و ممکن است دچار زخم و درد شوی.
هرجا پری به صورت خود گردد آشکار
او را چو جان کشند در آغوش خویش تنگ
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی و ظرافتی وجود داشته باشد، آن را به شدت در آغوش میگیرند و از آن لذت میبرند.
هرجا به شکل راست برآید به سان مار
سنگین دلان ز دور زنندش به چوب و سنگ
هوش مصنوعی: هر جا که کسی به طور راست و درست عمل کند، افراد نادرست و سنگدل از دور او را با چوب و سنگ میزنند و به او حمله میکنند.