گنجور

بخش ۲۰

طاووسی و زاغی در صحن باغی فراهم رسیدند و عیب و هنر یکدیگر را دیدند. طاووس با زاغ گفت: این موزه سرخ که در پای توست لایق اطلس زرکش و دیبای منقش من است همانا که در آن وقت که از شب تاریک عدم به روز روشن وجود می آمدیم در پوشیدن موزه غلط کرده ایم، من موزه کیمخت سیاه تو را پوشیده ام و تو موزه عدیم سرخ مرا!

زاغ گفت: حال بر خلاف این است اگر خطایی رفته است در پوششهای دیگر رفته است، باقی خلعتهای تو مناسب موزه من است غالبا در آن خواب آلودگی تو سر از گریبان من برزده ای و من سر از گریبان تو.

در آن نزدیکی کشفی سر به گریبان مراقبه فرو برده بود و آن مجادله و مقاوله را می شنود، سر برآورد که ای یاران عزیز و دوستان صاحب تمیز این مجادله بی حاصل را بگذارید و از این مقاوله بلا طایل دست بدارید، خدای تعالی همه چیز را به یک کس نداده است و زمام همه مرادات در کف یک کس ننهاده.

هیچ کس نیست که وی را خاصه ای نداده که دیگران را نداده است و در وی خاصیتی ننهاده که در دیگران ننهاده هر کسی را به داده خود خرسند باید بود و به یافته خود خوشنود.

بردن حسد از حال کسان طور خرد نیست
زنهار که از طور خرد دور نباشی
از خلق طمع همچو حسد مایه رنج است
بگسل طمع از خلق که رنجور نباشی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طاووسی و زاغی در صحن باغی فراهم رسیدند و عیب و هنر یکدیگر را دیدند. طاووس با زاغ گفت: این موزه سرخ که در پای توست لایق اطلس زرکش و دیبای منقش من است همانا که در آن وقت که از شب تاریک عدم به روز روشن وجود می آمدیم در پوشیدن موزه غلط کرده ایم، من موزه کیمخت سیاه تو را پوشیده ام و تو موزه عدیم سرخ مرا!
هوش مصنوعی: یک طاووس و یک زاغ در باغی ملاقات کردند و نقاط قوت و ضعف یکدیگر را مشاهده کردند. طاووس به زاغ گفت: این پرهای قرمز که در پای توست، شایسته‌ی پارچه‌های گران‌قیمت و زیبا مانند من است. به هرحال، در زمانی که از شب تاریکی به روز روشن آمده‌ایم، در انتخاب پوشش‌های خود اشتباه کرده‌ایم. من پرهای سیاه تو را به تن کرده‌ام و تو هم پرهای قرمز مرا!
زاغ گفت: حال بر خلاف این است اگر خطایی رفته است در پوششهای دیگر رفته است، باقی خلعتهای تو مناسب موزه من است غالبا در آن خواب آلودگی تو سر از گریبان من برزده ای و من سر از گریبان تو.
هوش مصنوعی: زاغ گفت: حالا وضع متفاوتی است؛ اگر خطایی ایجاد شده، در دیگر پوشش‌ها بوده است. اکثر لباس‌های تو به موزه من می‌خورد، معمولاً در آن حالت خواب‌آلودگی‌ات، تو از درون گریبان من بیرون آمده‌ای و من هم از درون گریبان تو خارج شده‌ام.
در آن نزدیکی کشفی سر به گریبان مراقبه فرو برده بود و آن مجادله و مقاوله را می شنود، سر برآورد که ای یاران عزیز و دوستان صاحب تمیز این مجادله بی حاصل را بگذارید و از این مقاوله بلا طایل دست بدارید، خدای تعالی همه چیز را به یک کس نداده است و زمام همه مرادات در کف یک کس ننهاده.
هوش مصنوعی: در نزدیکی آن جا شخصی در حال تفکر و مراقبه بود و به بحث و جدل افرادی که در اطرافش بودند گوش می‌داد. او سرش را بالا آورد و به آنها گفت: «ای دوستان عزیز و کسانی که بصیرت دارید، این بحث بی‌فایده را کنار بگذارید و از این گفت‌وگوی بی‌ثمر دست بردارید. خداوند متعال، همه چیز را به یک نفر نداده و همه امور در دست یک فرد نیست.»
هیچ کس نیست که وی را خاصه ای نداده که دیگران را نداده است و در وی خاصیتی ننهاده که در دیگران ننهاده هر کسی را به داده خود خرسند باید بود و به یافته خود خوشنود.
هوش مصنوعی: هیچ فردی وجود ندارد که ویژگی یا خاصیتی داشته باشد که دیگران نداشته باشند. هر کسی باید بر اساس آنچه دارد، راضی باشد و از آنچه به دست آورده، خوشحال باشد.
بردن حسد از حال کسان طور خرد نیست
زنهار که از طور خرد دور نباشی
هوش مصنوعی: حسد را از حال افرادی به سادگی نمی‌توان زدود؛ مواظب باش که دور از دوراندیشی نباشی.
از خلق طمع همچو حسد مایه رنج است
بگسل طمع از خلق که رنجور نباشی
هوش مصنوعی: از دیگران توقع و انتظار نداشته باش، زیرا این انتظار می‌تواند باعث ناراحتی و دردسر شود. اگر از دیگران دل‌خوشی و انتظار نداشته باشی، کمتر دچار درد و رنج خواهید شد.