بخش ۱۱
گنجشکی خانه موروثی خود را باز پرداخت و در فرجه آشیان لک لکی خانه ساخت. با وی گفتند: تو را چه مناسبت که با جثه ای بدین حقیری با جانوری بدان بزرگی همسایه باشی و خود را با وی در محل اقامت و منزل استقامت همپایه داری؟
گفت: من نیز اینقدر دانم اما به دانسته خود عمل نتوانم. در همسایگی من ماریست که چون هر سال بچگان برآرم و به خون جگر بپرورم ناگاه بر خانه من تازد و بچگان مرا قوت خود سازد، امسال از وی گریخته ام و در دامن دولت این بزرگ آویخته ام، امید می دارم که داد مرا از وی بستاند و چنان که هر سال بچگان مرا قوت خود گردانیده است امسال وی را قوت بچگان خود گرداند.
چو روباه در بیشه شیر باشد
زید ایمن از زخم چنگال گرگان
ز بیداد خردان امان یابد آن کس
که گیرد وطن در جوار بزرگان
بخش ۱۰: کبوتر را گفتند چونست که تو دو بچه بیش برنیاری و چون مرغ خانگی بر بیشتر از آن قدرت نداری؟ گفت: بچه کبوتر غذا از حوصله مادر و پدر می خورد و چوژه مرغ خانگی از مزبله بر هر راهگذر، از یک حوصله غذای دو بچه بیش نتوان داد و از نیم مزبله در روزی هزار چوژه توان گشاد.بخش ۱۲: سگ را گفتند سبب چیست که در هر خانه ای که باشی گرداگرد آن نتواند گشت و بر هر آستانه ای که خسبی از آنجا نتواند گذشت؟
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گنجشکی خانه موروثی خود را باز پرداخت و در فرجه آشیان لک لکی خانه ساخت. با وی گفتند: تو را چه مناسبت که با جثه ای بدین حقیری با جانوری بدان بزرگی همسایه باشی و خود را با وی در محل اقامت و منزل استقامت همپایه داری؟
هوش مصنوعی: گنجشکی که از نسل خود به ارث برده بود، خانهاش را ترک کرد و در فصل مناسب، در کنار لکلک، آشیانهای ساخت. به او گفتند: چه ارتباطی با جثه کوچک خودت داری که همسایهای به این بزرگی مانند لکلک هستی و خود را در جایی که او زندگی میکند، همردیف او میدانی؟
گفت: من نیز اینقدر دانم اما به دانسته خود عمل نتوانم. در همسایگی من ماریست که چون هر سال بچگان برآرم و به خون جگر بپرورم ناگاه بر خانه من تازد و بچگان مرا قوت خود سازد، امسال از وی گریخته ام و در دامن دولت این بزرگ آویخته ام، امید می دارم که داد مرا از وی بستاند و چنان که هر سال بچگان مرا قوت خود گردانیده است امسال وی را قوت بچگان خود گرداند.
هوش مصنوعی: او گفت: من هم این را میدانم، اما نمیتوانم به آنچه میدانم عمل کنم. در همسایگی من ماری وجود دارد که هر سال بچههایم را گرفته و به خون آنها زندگی میکند. ناگهان به خانهام هجوم میآورد و بچههای مرا طعمه خود میسازد. امسال از او فرار کردهام و به دامن این بزرگ پناه بردهام. امیدوارم که او از من دفاع کند و مانند هر سال که بچههایم را طعمه خود قرار داده، امسال او را طعمه بچههای خود کند.
چو روباه در بیشه شیر باشد
زید ایمن از زخم چنگال گرگان
هوش مصنوعی: وقتی روباهی در جنگل شیر باشد، زید از زخم چنگال گرگان در امان است.
ز بیداد خردان امان یابد آن کس
که گیرد وطن در جوار بزرگان
هوش مصنوعی: کسی که در کنار بزرگترها زندگی کند، از ظلم و ستم نادانان در امان خواهد بود.