بخش ۱۶ - عمعق بخارایی
عمعق - رحمه الله تعالی، وی نیز از شعرای ماوراء النهر است و استاد شعرای وقت خود است و این چند بیت که در مفتتح یکی از قصاید گفته بغایت بدیع و لطیف است:
اگر موری سخن گوید و گر مویی روان دارد
من آن مور سخنگویم من آن مویم که جان دارد
تنم چون سایه مویست و دل چون دیده موران
ز هجر غالیه مویی که چون موران میان دارد
اگر با موی و با موری شبانروزی شوم همره
نه مور از من خبر یابد نه موی از من نشان دارد
به چشم مور در گنجم ز بس زاری و بس سستی
اگر خواهد مرا موری به چشم اندر نهان دارد
من آن مورم که از زاری مرا مویی بپوشاند
من آن مویم که از سستی کم از موری توان دارد
بخش ۱۵ - رشید وطواط: رشید وطواط - رحمه الله تعالی، وی از شعرای ماوراء النهر است در وقت خود استاد شعرا و مقدم و پیشوای آن طبقه بود، و کتاب حدایق السحر در صنایع شعر تصنیف اوست و در مخاطبه بعضی از وزرا می گوید:بخش ۱۷ - سوزنی: سوزنی - رحمه الله تعالی، وی از نسف بوده است، و به تحصیل به بخارا آمد و بر شاگرد سوزنگری عاشق شد و به شاگردی استاد وی رفت و در آن مهارتی تمام حاصل کرد و هزل بر طبیعت وی غالب بود، بنابر آن هذیانات بسیار گفته است، و این دو بیت از قصیده ایست که در اعتذار از آنها می گوید:
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عمعق - رحمه الله تعالی، وی نیز از شعرای ماوراء النهر است و استاد شعرای وقت خود است و این چند بیت که در مفتتح یکی از قصاید گفته بغایت بدیع و لطیف است:
هوش مصنوعی: عمعق - خداوند رحمتش کند، او نیز از شاعران ماوراء النهر است و از بهترین شاعران زمان خود به شمار میرود. این چند بیت که در ابتدای یکی از شعرهایش سروده، بسیار تازه و زیباست.
اگر موری سخن گوید و گر مویی روان دارد
من آن مور سخنگویم من آن مویم که جان دارد
هوش مصنوعی: اگر موری صحبت کند و یا اگر مویی زندگی داشته باشد، من آن مور سخنگو هستم و من آن مویی هستم که زندگی دارد.
تنم چون سایه مویست و دل چون دیده موران
ز هجر غالیه مویی که چون موران میان دارد
هوش مصنوعی: بدن من مانند سایهای از موهای توست و دلم مانند چشمی از مورها به خاطر فقدان تو غمگین است. غم و غصهای که مانند موری در دل من جا دارد.
اگر با موی و با موری شبانروزی شوم همره
نه مور از من خبر یابد نه موی از من نشان دارد
هوش مصنوعی: اگر برای همیشه با موری و موهایی که دارم زندگی کنم، نه موری از حال من خبری میگیرد و نه موی من نشانی از وجودم باقی میگذارد.
به چشم مور در گنجم ز بس زاری و بس سستی
اگر خواهد مرا موری به چشم اندر نهان دارد
هوش مصنوعی: اگر مورچهای بخواهد مرا در چشمانش بگنجاند، به خاطر تمام غصهها و ضعفهایی که دارم، در چشمانش پنهان میشود.
من آن مورم که از زاری مرا مویی بپوشاند
من آن مویم که از سستی کم از موری توان دارد
هوش مصنوعی: من همچون موری هستم که از غم و اندوه خود، به زحمت میتوانم حتی یک مو بر تنم بپوشانم. من همچنین به مانند مویی هستم که از ناتوانی خود، به هیچ وجه کمتر از یک مور کوچک نیستم.
حاشیه ها
1399/10/06 13:01
افسانه چراغی
با سلام و سپاس از گنجور عزیز.
لطفا اسم شاعر در تیتر درست شود: عمعق