بخش ۴۴
دو شاعر بر مایده ای جمع آمدند، پالوده ای آوردند بغایت گرم یکی از ایشان مر دیگری را گفت: این پالوده گرمتر است از آن حمیم و غساق که فردا در جهنم خواهی آشامید. دیگری در جواب گفت: یک بیت از اشعار خود بخوان و بر آنجا دم تا هم تو بیاسایی و هم دیگران
از خنک شعر خویش یک مصراع
گر کنی نقش بر در دوزخ
از جهنم برد حرارت نار
در حمیم آورد برودت یخ
بخش ۴۳: شخصی بر شاعری بیتی خواند که قافیه در یک مصراع راء مهمله مضموم آورده بود و در یکی زاء معجمه مکسور. شاعر گفت: این قافیه راست نیست زیرا که یک جا حرف راست بی نقطه و یکجا حرف زاست به نقطه.بخش ۴۵: شاعری پیش صاحب عباد قصیده ای آورد، هر بیت از دیوانی و هر معنی زاده طبع سخندانی. صاحب گفت: از برای ما عجب قطار شتر آورده ای که اگر کسی مهارشان بگشاید هر یک به گله دیگر گراید!
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دو شاعر بر مایده ای جمع آمدند، پالوده ای آوردند بغایت گرم یکی از ایشان مر دیگری را گفت: این پالوده گرمتر است از آن حمیم و غساق که فردا در جهنم خواهی آشامید. دیگری در جواب گفت: یک بیت از اشعار خود بخوان و بر آنجا دم تا هم تو بیاسایی و هم دیگران
هوش مصنوعی: دو شاعر کنار هم نشسته بودند و یک نوع دسر گرم آوردند. یکی از آنها به دیگری گفت: این دسر به شدت گرمتر از آب داغ و عذابهایی است که فردا در جهنم نوش خواهی کرد. دیگری در پاسخ گفت: یک بیت از اشعارت را بخوان تا هم خودت آسودهخاطر شوی و هم دیگران لذت ببرند.
از خنک شعر خویش یک مصراع
گر کنی نقش بر در دوزخ
هوش مصنوعی: اگر بتوانی یک خط از شعر دلنشین خود را به دیوار جهنم برزنی، چه خوب خواهد شد.
از جهنم برد حرارت نار
در حمیم آورد برودت یخ
هوش مصنوعی: از آتش جهنم گرمای زیادی به وجود میآید، در حالی که آب جوشان هم سردی یخ را به همراه دارد.