گنجور

بخش ۴

خلیفه روزی چاشت می‌خورد، و برهٔ بریان پیش او نهاده بودند اعرابی از بادیه در رسید وی را پیش خواند، اعرابی بنشست و به شَرَه تمام در خوردن ایستاد.

خلیفه گفت: چه میشومی که چنان این بره را از هم می‌دری و به رغبت می‌خوری که گوییا پدر او تو را به سرو زده است. اعرابی گفت: این خود نیست اما تو چنان به چشم شفقت در وی می‌نگری و از دریدن و خوردن او ید می‌بری که گوییا مادر او تو را شیر داده است.

خواجه بر مال خود آن گونه رحیم است و شفیق
که به چشم شفقت می‌نگرد در همه چیز
گر فتد در بره و میش وی اندک خطری
به فداشان بدهد مادر و فرزند عزیز
فی المثل گر خواجه نان و بره بریان نهد
پیش تو بر خوان اگر روزی شوی مهمان او
گر کنی صد رخنه در دندانش از سنگ ستم
به که از دندانت افتد رخنه‌ای در نان او
گر خورد از دست تو صد زخم بر پهلو و پشت
به که پر سازی تهیگاه خود از بریان او

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خلیفه روزی چاشت می‌خورد، و برهٔ بریان پیش او نهاده بودند اعرابی از بادیه در رسید وی را پیش خواند، اعرابی بنشست و به شَرَه تمام در خوردن ایستاد.
هوش مصنوعی: خلیفه در حال صرف صبحانه بود و بره‌ی بریان شده‌ای در نظرش قرار داشت. در این حین، یک عرب بیابانی وارد شد و خلیفه او را به نزد خود طلبید. عرب نشست و با اشتها تمام شروع به خوردن کرد.
خلیفه گفت: چه میشومی که چنان این بره را از هم می‌دری و به رغبت می‌خوری که گوییا پدر او تو را به سرو زده است. اعرابی گفت: این خود نیست اما تو چنان به چشم شفقت در وی می‌نگری و از دریدن و خوردن او ید می‌بری که گوییا مادر او تو را شیر داده است.
هوش مصنوعی: خلیفه گفت: چرا این‌قدر بی‌رحمانه این بره را می‌درّی و با اشتیاق می‌خوری، انگار پدرش تو را بزرگ کرده است. اعرابی پاسخ داد: اینگونه نیست، بلکه تو آنقدر با محبت به او نگاه می‌کنی و از خوردن و دریدن او ابا داری که انگار مادرش تو را شیر داده است.
خواجه بر مال خود آن گونه رحیم است و شفیق
که به چشم شفقت می‌نگرد در همه چیز
هوش مصنوعی: خواجه به مال خود با محبت و مهربانی نگاه می‌کند، همان‌طور که به هر چیزی با چشمی پر از شفقت نظر می‌اندازد.
گر فتد در بره و میش وی اندک خطری
به فداشان بدهد مادر و فرزند عزیز
هوش مصنوعی: اگر بره و میش در خطر بیفتند، فقط کمی نگرانی برای فدای مادر و فرزند عزیزشان وجود دارد.
فی المثل گر خواجه نان و بره بریان نهد
پیش تو بر خوان اگر روزی شوی مهمان او
هوش مصنوعی: مثلاً اگر خواجه‌ای نان و گوشت برشته را برایت بر سر سفره بگذارد، اگر روزی مهمان او شدی، رفتار او را در نظر بگیر.
گر کنی صد رخنه در دندانش از سنگ ستم
به که از دندانت افتد رخنه‌ای در نان او
هوش مصنوعی: اگر به دندان او صد خراش و آسیب بزنی، از سنگینی و ظلمی که بر او روا می‌داری، بهتر است که خودت از دندان‌هایت چیزی نریزد و در نان او خدشه‌ای ایجاد نشود.
گر خورد از دست تو صد زخم بر پهلو و پشت
به که پر سازی تهیگاه خود از بریان او
هوش مصنوعی: اگر تو از دست خود زخم‌های زیادی به کسی بزنی، بهتر است که شکم خود را از گوشتی که او هیچ‌وقت نداشته، پر نکنی.

حاشیه ها

1399/10/06 13:01
افسانه چراغی

در بیت سوم: فی المثل گر خواجه‌ای باید باشد تا وزن درست شود.

1399/12/08 10:03
سپهر لاجوردی

سطر دوم «به شره تمام» صحیح است؛ شَرَه یعنی حرص و آز. در اینجا با ولع و اشتهای زیاد غذا خوردن منظور است.

1399/12/08 10:03
سپهر لاجوردی

سطر سوم: سُرْْو به معنی شاخ، خوب است برای صحت قرائت اعراب‌گذاری شود.

1399/12/08 10:03
سپهر لاجوردی

برخلاف نظر افسانه وزن بیت سالم است:
فی‌المثل گر خواجه نان و برّهٔٔ بریان نهد