بخش ۲۸
معلمی را پسر بیمار شد و مشرف به موت گشت، گفت: غسال بیارید تا وی را بشوید گفتند: هنوز نمرده است گفت: باکی نیست آن زمان را که از غسل وی فارغ شوید بخواهد مرد!
هرکه در کار خویش پیش از وقت
می نماید به حکم طبع شتاب
می خورد روزه نارسیده به شب
می کشد موزه نارسیده به آب
بخش ۲۷: گدایی بر در سرایی چیزی خواست کدخدای خانه از درون آواز داد معذور دار که خانگیان اینجا نیستند. گدا گفت: من پاره نان می خواهم نه مباشرت با خانگیان!بخش ۲۹: پسر معلمی را گفتند: چه بلا احمقی! گفت: اگر من احمق نبودمی ولدالزنا بودمی!
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
معلمی را پسر بیمار شد و مشرف به موت گشت، گفت: غسال بیارید تا وی را بشوید گفتند: هنوز نمرده است گفت: باکی نیست آن زمان را که از غسل وی فارغ شوید بخواهد مرد!
هوش مصنوعی: یک معلمی پسرش بیمار شد و در آستانه مرگ قرار گرفت. او گفت: "مردی که مرده است را بیاورید تا او را بشویید." یکی از اطرافیان گفت: "او هنوز نمرده است." معلم در پاسخ گفت: "ایرادی ندارد. وقتی ما غسل او را تمام کردیم، ممکن است که او بمیرد!"
هرکه در کار خویش پیش از وقت
می نماید به حکم طبع شتاب
هوش مصنوعی: هر کسی که در کارهای خود قبل از موعد مناسب اقدام کند، به طور طبیعی دچار شتابزدگی میشود.
می خورد روزه نارسیده به شب
می کشد موزه نارسیده به آب
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی از کارها و اتفاقات نیاز به زمان و شرایط مناسب دارند، و نمیتوان آنها را قبل از موعد و به صورت نارس انجام داد. به عبارت دیگر، تلاش برای انجام کارهایی که هنوز آماده نشدهاند، نتیجهی مطلوبی نخواهد داشت.