گنجور

بخش ۲۴

بهلول بر هارون الرشید درآمد یکی از وزرا گفت: بشارت باد مر تو را ای بهلول که امیرالمؤمنین تو را بر سر قرده و خنازیر سردار و امیر گردانید. بهلول گفت: گوش به من دار و فرمان من به جا آر که از جمله رعایای منی!

به شهریاری گاو و خرم دهی مژده
رعیتی که بود خاص شهریار تویی
شمار لشکریانم ز خرس و خوگ کنی
نخست کس که درآید درین شمار تویی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهلول بر هارون الرشید درآمد یکی از وزرا گفت: بشارت باد مر تو را ای بهلول که امیرالمؤمنین تو را بر سر قرده و خنازیر سردار و امیر گردانید. بهلول گفت: گوش به من دار و فرمان من به جا آر که از جمله رعایای منی!
هوش مصنوعی: بهلول به دربار هارون الرشید رفت. یکی از وزرا به او گفت: "خوش خبر باش ای بهلول، که امیرالمؤمنین تو را بر سر میمون‌ها و خوک‌ها سردار و فرمانده کرده است." بهلول پاسخ داد: "به حرف من گوش بده و دستور من را انجام بده، چون تو نیز از رعایای من هستی!"
به شهریاری گاو و خرم دهی مژده
رعیتی که بود خاص شهریار تویی
هوش مصنوعی: با به دست آوردن قدرت و سلطنت بر گله‌ها و زمین‌های سرسبز، خبر خوشی برای کشاورزان و رعیت‌ها به وجود می‌آید که تو، به‌عنوان شهریار، مورد توجه و احترام هستی.
شمار لشکریانم ز خرس و خوگ کنی
نخست کس که درآید درین شمار تویی
هوش مصنوعی: مدت‌ها قبل برآورد کرده‌ام که سربازانم از نوع خرس و خوک‌اند، اما حالا نخستینی که به این جمع می‌پیوندد، خود تو هستی.