گنجور

بخش ۱۶

زشت رویی پیش طبیب رفت که بر زشتترین جایی دملی برآورده ام. طبیب تیز در روی او نگریست و گفت: دروغ می گویی، اینک روی تو را می بینم، بر وی هیچ دملی نیست!

ز زشتی است که سلطان شرع نپسندد
که عضوهای فرود از کمر برهنه کنی
چو رویت از همه جا زشت تر بود چه عجب
که رو بپوشی و جای دگر برهنه کنی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زشت رویی پیش طبیب رفت که بر زشتترین جایی دملی برآورده ام. طبیب تیز در روی او نگریست و گفت: دروغ می گویی، اینک روی تو را می بینم، بر وی هیچ دملی نیست!
هوش مصنوعی: زنی با چهره‌ای زشت به پزشک مراجعه کرد و گفت که بر بدترین قسمت صورتش یک برآمدگی عفونی زده است. پزشک با دقت به چهره‌اش نگاه کرد و گفت: "تو دروغ می‌گویی، من چهره‌ات را می‌بینم و هیچ برآمدگی‌ای بر روی آن نیست!"
ز زشتی است که سلطان شرع نپسندد
که عضوهای فرود از کمر برهنه کنی
هوش مصنوعی: زیبایی و زشتی در نظر سلطان دین مهم است و او نمی‌پسندد که اعضای پایین‌تن برهنه باشد.
چو رویت از همه جا زشت تر بود چه عجب
که رو بپوشی و جای دگر برهنه کنی
هوش مصنوعی: اگر چهره‌ات از همه جا زشت‌تر باشد، تعجبی ندارد که صورتت را بپوشانی و در جای دیگر عریان شوی.