گنجور

بخش ۱۵

شخصی زشت رویی را دید که از گناهان استغفار می کرد و نجات از آتش دوزخ می طلبید گفت: ای دوست بدین روی چرا بر دوزخ بخیلی می کنی و آن را از آتش دریغ می داری؟

چون نبینی تو روی خود زان رو
بر کسان ناخوش است نی بر تو
گر بدین رو در آتشت فکنند
حیف بر آتش است نی بر تو

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شخصی زشت رویی را دید که از گناهان استغفار می کرد و نجات از آتش دوزخ می طلبید گفت: ای دوست بدین روی چرا بر دوزخ بخیلی می کنی و آن را از آتش دریغ می داری؟
هوش مصنوعی: شخصی به فردی با ظاهری ناپسند برخورد کرد که از گناهان خود توبه می‌کرد و درخواست نجات از آتش جهنم داشت. او به شوخی گفت: ای دوست، با این چهره چرا می‌خواهی خود را از آتش جهنم نجات دهی و در واقع آن را از آتش محروم می‌کنی؟
چون نبینی تو روی خود زان رو
بر کسان ناخوش است نی بر تو
هوش مصنوعی: اگر تو به چهره‌ی خود توجه نکنی، دیدن چهره‌ی کسان دیگر برایت خوشایند نخواهد بود.
گر بدین رو در آتشت فکنند
حیف بر آتش است نی بر تو
هوش مصنوعی: اگر به خاطر این وضعیت تو را در آتش بیندازند، این آتش است که متأسف است، نه تو.