بخش ۱۷
شخصی بزرگ بینی زنی را خواستگاری می کرد و در تعریف خود می گفت که من مردی ام از خفت و سبکساری دور و بر احتمال مکاره صبور. زن گفت: اگر تو بر احتمال مکاره صبور نبودی این بینی را چهل سال نتوانستی کشیدن!
از بینی بزرگ تو باریست بر همه
تا کی به هرزه روی سوی آن و این نهی
هرلحظه سجده تو نه از بهر طاعت است
بار گران بینی خود بر زمین نهی
بخش ۱۶: زشت رویی پیش طبیب رفت که بر زشتترین جایی دملی برآورده ام. طبیب تیز در روی او نگریست و گفت: دروغ می گویی، اینک روی تو را می بینم، بر وی هیچ دملی نیست!بخش ۱۸: ظریفی شخصی را دید که موی بسیار بر روی دمیده بود گفت: این موی ها را بکن پیش از آن که روی تو سر گردد!
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شخصی بزرگ بینی زنی را خواستگاری می کرد و در تعریف خود می گفت که من مردی ام از خفت و سبکساری دور و بر احتمال مکاره صبور. زن گفت: اگر تو بر احتمال مکاره صبور نبودی این بینی را چهل سال نتوانستی کشیدن!
هوش مصنوعی: مردی که بینی بزرگی داشت، از زنی خواستگاری میکرد و در توضیح خود میگفت که من مردی از خفت و سبکساری دور هستم و میتوانم بر مشکلات صبر کنم. زن در پاسخ گفت: اگر تو واقعاً میتوانستی بر مشکلات صبر کنی، این بینی را در این چهل سال نمیتوانستی تحمل کنی!
از بینی بزرگ تو باریست بر همه
تا کی به هرزه روی سوی آن و این نهی
هوش مصنوعی: از بزرگ بینی تو بار سنگینی بر دوش همه است. تا کی میخواهی خود را به سمت این و آن بکشانی و از کارهای بیهوده دست نکشی؟
هرلحظه سجده تو نه از بهر طاعت است
بار گران بینی خود بر زمین نهی
هوش مصنوعی: هر لحظه که پیشانی خود را به زمین میسایید، تنها به خاطر اطاعت از خدا نیست، بلکه سنگینی وجود و ناتوانی خود را به زمین میگذارید.