گنجور

بخش ۱۲

درویشی به عشق جفاکیشی گرفتار شد، به سر راهی می دوید و اشکی می ریخت و آهی می کشید و از وی به چشم مرحمت هرگز نگاهی نمی دید.

با او گفتند: معشوق تو همواره همخانه مستان است و همخوابه می پرستان. با درویشان یار نیست و با معتقدان جز بر سر انکار نی. طالب او همچو او می باید و مصاحب او همچو او می شاید. هیچ بهتر از آن نیست که دامن از او درچینی و پی کار خود بنشینی.

درویش چون این نصیحت شنود بخندید و گفت:

درد عشق است مرا بهره ز جانان، نخورم
غصه گر زو دگری حسن تجمل بیند
او گلستان جمال است عجب نیست کزو
خارکش خار برد طالب گل گل چیند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درویشی به عشق جفاکیشی گرفتار شد، به سر راهی می دوید و اشکی می ریخت و آهی می کشید و از وی به چشم مرحمت هرگز نگاهی نمی دید.
هوش مصنوعی: یک درویش به خاطر عشقش سختی‌هایی را تحمل می‌کرد. او در راهی می‌دوید، اشک می‌ریخت و آه می کشید، اما هیچگاه نتوانست نگاهی محبت‌آمیز از معشوقش ببیند.
با او گفتند: معشوق تو همواره همخانه مستان است و همخوابه می پرستان. با درویشان یار نیست و با معتقدان جز بر سر انکار نی. طالب او همچو او می باید و مصاحب او همچو او می شاید. هیچ بهتر از آن نیست که دامن از او درچینی و پی کار خود بنشینی.
هوش مصنوعی: به او گفتند: محبوب تو همیشه در کنار شادمانان است و با عابدان هم‌نشینی دارد. او با درویشان هم‌صحبت نیست و با مؤمنان تنها بر سر انکار می‌آید. کسی که او را می‌طلبد باید مانند او باشد و هم‌نشین او نیز باید مانند او شود. بهتر است که از او فاصله بگیری و به کارهای خود بپردازی.
درویش چون این نصیحت شنود بخندید و گفت:
هوش مصنوعی: درویش وقتی این نصیحت را شنید، خندید و گفت:
درد عشق است مرا بهره ز جانان، نخورم
غصه گر زو دگری حسن تجمل بیند
هوش مصنوعی: درد عشق برای من از جانب محبوبم است و اگر کسی دیگری را زیبا ببیند، این باعث غم و اندوه من نخواهد شد.
او گلستان جمال است عجب نیست کزو
خارکش خار برد طالب گل گل چیند
هوش مصنوعی: او زیبایی‌اش مانند گلستان است و اینکه کسی بخواهد از او زیبایی و لطف بگیرد، چیز عجیبی نیست. در واقع، کسی که زیبایی را جستجو می‌کند، باید به دنبال گل‌های زیبای او باشد و از خارها دوری کند.