بخش ۴
اعرابی بر امیرالمؤمنین علی - کرم الله تعالی وجهه - درآمد و خاموش بنشست ذل فقر و فاقه بر جبین او ظاهر بود. حضرت امیر از وی پرسید که چه حاجت داری؟ شرم داشت که به زبان گوید، بر زمین نوشت که من مردی فقیرم.
حضرت امیر وی را دو حله عطا داد و غیر از آن مالک هیچ چیز نبود. اعرابی یکی را ردا ساخت و دیگری را ازار و بایستاد و چند بیت مناسب حال در کمال بلاغت و فصاحت بر بدیهه انشا کرد.
حضرت امیر را بسیار خوش آمد، سی دینار دیگر از حق امیرالمؤمنین حسن و امیرالمؤمنین حسین رضی الله عنهما پیش وی بود عطا دادش. اعرابی آن را گرفت و گفت: ای امیرالمؤمنین مرا توانگرترین اهل بیت من گردانیدی و برفت.
بخش ۳: صوفی دگری را صفت کرده و صفتی از روی شناسایی و معرفت آورده فرموده که فلان کس سفره آرست نه سفره دار و خود را شریک سفره می دارد نه ملیک سفره می شمارد، با سایر خورندگان یکسان است بلکه در نظر خود طفیلی ایشان است.بخش ۵: حضرت امیر گفت: شنیدم از حضرت رسالت صلی الله علیه و سلم که فرمود: قیمة کل امرء مایحسنه یعنی: قیمت هرکس به قدر آن چیزیست که وی را می آراید از محاسن افعال و بدایع اقوال.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.