گنجور

بخش ۴

اعرابی بر امیرالمؤمنین علی - کرم الله تعالی وجهه - درآمد و خاموش بنشست ذل فقر و فاقه بر جبین او ظاهر بود. حضرت امیر از وی پرسید که چه حاجت داری؟ شرم داشت که به زبان گوید، بر زمین نوشت که من مردی فقیرم.

حضرت امیر وی را دو حله عطا داد و غیر از آن مالک هیچ چیز نبود. اعرابی یکی را ردا ساخت و دیگری را ازار و بایستاد و چند بیت مناسب حال در کمال بلاغت و فصاحت بر بدیهه انشا کرد.

حضرت امیر را بسیار خوش آمد، سی دینار دیگر از حق امیرالمؤمنین حسن و امیرالمؤمنین حسین رضی الله عنهما پیش وی بود عطا دادش. اعرابی آن را گرفت و گفت: ای امیرالمؤمنین مرا توانگرترین اهل بیت من گردانیدی و برفت.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اعرابی بر امیرالمؤمنین علی - کرم الله تعالی وجهه - درآمد و خاموش بنشست ذل فقر و فاقه بر جبین او ظاهر بود. حضرت امیر از وی پرسید که چه حاجت داری؟ شرم داشت که به زبان گوید، بر زمین نوشت که من مردی فقیرم.
هوش مصنوعی: یک عرب به محضر امیرالمؤمنین علی - که خدا چهره‌اش را گرامی بدارد - آمد و با سکوت نشسته بود. نشانه‌های فقر و تنگدستی بر پیشانی‌اش دیده می‌شد. حضرت علی از او سوال کرد که چه نیازی داری؟ او به خاطر شرم، نتوانست صحبت کند و بر زمین نوشت که من مرد فقیری هستم.
حضرت امیر وی را دو حله عطا داد و غیر از آن مالک هیچ چیز نبود. اعرابی یکی را ردا ساخت و دیگری را ازار و بایستاد و چند بیت مناسب حال در کمال بلاغت و فصاحت بر بدیهه انشا کرد.
هوش مصنوعی: حضرت امیر به او دو لباس بخشید و او هیچ چیز دیگری نداشت. آن اعرابی یکی از لباس‌ها را به عنوان ردا و دیگری را به عنوان پهلو (ازار) استفاده کرد و ایستاد و چند بیت شعر مناسب حال خود را با بلاغت و فصاحت به صورت بداهه سرود.
حضرت امیر را بسیار خوش آمد، سی دینار دیگر از حق امیرالمؤمنین حسن و امیرالمؤمنین حسین رضی الله عنهما پیش وی بود عطا دادش. اعرابی آن را گرفت و گفت: ای امیرالمؤمنین مرا توانگرترین اهل بیت من گردانیدی و برفت.
هوش مصنوعی: حضرت علی بسیار خرسند شد و به او سی دینار دیگر از حق خود متعلق به امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) عطا کرد. اعرابی آن را گرفت و گفت: «ای امیرالمؤمنین، تو مرا ثروتمندترین فرد در بین خانواده‌ام کردی» و سپس رفت.