گنجور

بخش ۵

چهار کلمه است که چهار پادشاه پرداخته اند که گویا یک تیر است که از چهار کمان انداخته اند:

کسری گفته است: هرگز پشیمان نشدم از آنچه نگفته ام، و بسا گفته که از پشیمانی ان در خاک و خون خفته ام.

خامش نشین که جمع نشستن به خامشی
بهتر ز گفتنی که پریشانی آورد
از سر سر به مهر پشیمان نشد کسی
بس فاش گشته سر که پشیمانی آورد

قیصر فرموده است که قدرت من بر ناگفته بیش از آن است که بر گفته، یعنی آنچه نگفته ام بتوانم گفت و آنچه گفته ام نتوانم نهفت.

هر چه افشای آن بود دشوار
با حریفان مگو به آسانی
کانچه داری نهفته بتوان گفت
وانچه گفتی نهفت نتوانی

خاقان چین در این معنی سخن چنین رانده است که بسیار باشد که پریشانی گفتن سختر باشد از پشیمانی نهفتن.

هر سر سر به مهر که در خاطر افتدت
سرعت مکن به لوح بیانش نگاشتن
ترسم شود غرامت اظهار آن تو را
مشکل تر از ندامت پوشیده داشتن

ملک هند بدین نکته زبان گشاده است که هر حرف که از زبان جسته است دست تصرف مرا از خود بسته است و هر چه نگفته ام مالک اویم اگر خواهم بگویم و اگر خواهم نگویم.

بخردی را ز راز فاش و نهان
مثلی نیک بر زبان رفته
کین چو تیر است مانده در قبضه
وان چو تیر است از کمان رفته

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چهار کلمه است که چهار پادشاه پرداخته اند که گویا یک تیر است که از چهار کمان انداخته اند:
هوش مصنوعی: چهار کلمه وجود دارد که چهار پادشاه درباره آن صحبت کرده‌اند، همانند یک تیری که از چهار کمان پرتاب شده است.
کسری گفته است: هرگز پشیمان نشدم از آنچه نگفته ام، و بسا گفته که از پشیمانی ان در خاک و خون خفته ام.
هوش مصنوعی: کسری گفته است که هرگز از چیزهایی که نگفته افسوس نخورده است، اما از بسیاری از چیزهایی که گفته، حسرت‌خورده و به حال خود در اندوه و عذابی عمیق به سر می‌برد.
خامش نشین که جمع نشستن به خامشی
بهتر ز گفتنی که پریشانی آورد
هوش مصنوعی: سکوت کن و آرام باش، زیرا نشستن در جمع و سکوت کردن بهتر از صحبت کردن است که ممکن است باعث آشفتگی و بی‌نظمی شود.
از سر سر به مهر پشیمان نشد کسی
بس فاش گشته سر که پشیمانی آورد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از عشق سر و راز خود پشیمان نشده است، زیرا عشق به قدری نمایان و آشکار است که پشیمانی تنها به سادگی نمی‌تواند به وجود آید.
قیصر فرموده است که قدرت من بر ناگفته بیش از آن است که بر گفته، یعنی آنچه نگفته ام بتوانم گفت و آنچه گفته ام نتوانم نهفت.
هوش مصنوعی: قیصر بیان کرده است که قدرت او در نگفتن بیشتر از قدرتش در گفتن است، به این معنا که او می‌تواند چیزهایی را که نگفته است بگوید، ولی نمی‌تواند اطلاعاتی را که قبلاً گفته، مخفی نگه دارد.
هر چه افشای آن بود دشوار
با حریفان مگو به آسانی
هوش مصنوعی: هر چیزی که گفتنش با رقیبان سخت است، به سادگی با آنها در میان نگذار.
کانچه داری نهفته بتوان گفت
وانچه گفتی نهفت نتوانی
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دل داری و پنهان است، می‌توانی بیان کنی، اما آنچه را که گفته‌ای، دیگر قادر به پنهان کردن نخواهی بود.
خاقان چین در این معنی سخن چنین رانده است که بسیار باشد که پریشانی گفتن سختر باشد از پشیمانی نهفتن.
هوش مصنوعی: خاقان چین چنین بیان کرده است که برای بعضی از افراد، بیان مشکلات و پریشانی‌ها ممکن است دشوارتر از پنهان کردن احساس پشیمانی باشد.
هر سر سر به مهر که در خاطر افتدت
سرعت مکن به لوح بیانش نگاشتن
هوش مصنوعی: هر خوب و عزیز که در ذهن تو می‌آید، عجله نکن که آن را روی کاغذ بنویسی.
ترسم شود غرامت اظهار آن تو را
مشکل تر از ندامت پوشیده داشتن
هوش مصنوعی: می‌ترسم که ابراز علاقه به تو، برایت دشوارتر از پشیمانی از مخفی نگه داشتن آن شود.
ملک هند بدین نکته زبان گشاده است که هر حرف که از زبان جسته است دست تصرف مرا از خود بسته است و هر چه نگفته ام مالک اویم اگر خواهم بگویم و اگر خواهم نگویم.
هوش مصنوعی: ملک هند به این موضوع اشاره می‌کند که هر چیزی که از زبان او خارج شده، کنترلش را بر آن از او سلب کرده است و هر چیزی که هنوز نگفته، همچنان متعلق به اوست و می‌تواند در موردش تصمیم بگیرد که بگوید یا نه.
بخردی را ز راز فاش و نهان
مثلی نیک بر زبان رفته
هوش مصنوعی: خردمندی به گونه‌ای است که هم در مسائل پنهان و هم در مسائل آشکار به خوبی بیان می‌شود و این نشان‌دهنده دانایی و تجربه فرد است.
کین چو تیر است مانده در قبضه
وان چو تیر است از کمان رفته
هوش مصنوعی: این موضوع به مقایسه دو حالت اشاره دارد: یکی حالتی که به شدت و قدرت اولیه خود در حالتی نگه‌داشته شده است، و دیگری حالتی که از قید و بند خود رها شده و به جلو حرکت کرده است. در واقع، این تصویر به انتقال از وضعیت محدود به آزادی و پیشرفت پرداخته می‌شود.