بخش ۱۴
پادشاهی از حکیمی طلب نصیحت کرد حکیم گفت: از تو مسئله ای پرسم، بی نفاق جواب گوی، زر را دوستتر می داری یا خصم را؟ گفت: زر را گفت: چونست که آن را دوستتر می داری - یعنی زر را - اینجا می گذاری و آنچه دوست نمی داری - یعنی خصم را - با خود می بری؟ پادشاه بگریست و گفت: نیکو پندی دادی که همه پندها در این درج است.
هزار گونه خصومت کنی به خلق جهان
ز بس که در هوس سیم و آرزوی زری
تو راست دوست زر و سیم، خصم صاحب آن
که گیری از کفش آن را به ظلم و حیله گری
نه مقتضای خرد باشد و نتیجه عقل
که دوست را بگذاری و خصم را ببری
بخش ۱۳: حجاج را گفتند: از خدای بترس و با مسلمانان ظلم مکن به منبر برآمد و وی بغایت فصیح بود و گفت: خدای تعالی مرا بر شما مسلط کرده است، اگر من بمیرم شما بعد از من از ظلم نخواهید رست به این فعل که شما راست، خدای تعالی را جز من بندگان بسیارند اگر من بمیرم یکی بتر از من بیاید.بخش ۱۵: اسکندر یکی از کارداران را از عملی شریف عزل کرد و عملی خسیس به وی داد روزی آن مرد بر اسکندر درآمد، گفت: چگونه می بینی عمل خویش را؟
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پادشاهی از حکیمی طلب نصیحت کرد حکیم گفت: از تو مسئله ای پرسم، بی نفاق جواب گوی، زر را دوستتر می داری یا خصم را؟ گفت: زر را گفت: چونست که آن را دوستتر می داری - یعنی زر را - اینجا می گذاری و آنچه دوست نمی داری - یعنی خصم را - با خود می بری؟ پادشاه بگریست و گفت: نیکو پندی دادی که همه پندها در این درج است.
هوش مصنوعی: یک پادشاه از حکیمی درخواست کرد تا او را راهنمایی کند. حکیم از پادشاه سوالی کرد و از او خواست که بیپرده و صادقانه جواب دهد: آیا طلا را بیشتر دوست داری یا دشمن خود را؟ پادشاه پاسخ داد: طلا را. حکیم ادامه داد: چرا طلا را بیشتر دوست داری، در حالی که تو آن را در اینجا میگذاری و چیزی را که دوست نداری، یعنی دشمنی را، با خود میبری؟ پادشاه به گریه افتاد و گفت: تو حقیقت را به خوبی بیان کردی و این موضوع حاوی درسهای زیادی است.
هزار گونه خصومت کنی به خلق جهان
ز بس که در هوس سیم و آرزوی زری
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در آرزوی پول و ثروت هستی، با مردم جهان هزاران نوع دشمنی و خصومت میکنی.
تو راست دوست زر و سیم، خصم صاحب آن
که گیری از کفش آن را به ظلم و حیله گری
هوش مصنوعی: تو دوست واقعی ثروت و مال هستی، ولی دشمن کسی که آن مال را دارد، چه فایدهای دارد که به ظلم و نیرنگ از او بگیری؟
نه مقتضای خرد باشد و نتیجه عقل
که دوست را بگذاری و خصم را ببری
هوش مصنوعی: خرد و عقل حکم نمیکنند که به خاطر دوستی، دشمن را رها کنی و از او عبور کنی.