بخش ۱۳
حجاج را گفتند: از خدای بترس و با مسلمانان ظلم مکن به منبر برآمد و وی بغایت فصیح بود و گفت: خدای تعالی مرا بر شما مسلط کرده است، اگر من بمیرم شما بعد از من از ظلم نخواهید رست به این فعل که شما راست، خدای تعالی را جز من بندگان بسیارند اگر من بمیرم یکی بتر از من بیاید.
خواهی که شاه عدل کند عدل پیشه باش
در کار خود که معرکه گیر و دار توست
شاه آینه ست و هرچه همی بینی اندر او
پرتو فکنده قاعده کار و بار توست
بخش ۱۲: بزرجمهر را پرسیدند که کدام پادشاه پاکیزه تر؟ گفت: آن که پاکیزگان از وی ایمن باشند و گناهکاران از وی ترسند.بخش ۱۴: پادشاهی از حکیمی طلب نصیحت کرد حکیم گفت: از تو مسئله ای پرسم، بی نفاق جواب گوی، زر را دوستتر می داری یا خصم را؟ گفت: زر را گفت: چونست که آن را دوستتر می داری - یعنی زر را - اینجا می گذاری و آنچه دوست نمی داری - یعنی خصم را - با خود می بری؟ پادشاه بگریست و گفت: نیکو پندی دادی که همه پندها در این درج است.
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حجاج را گفتند: از خدای بترس و با مسلمانان ظلم مکن به منبر برآمد و وی بغایت فصیح بود و گفت: خدای تعالی مرا بر شما مسلط کرده است، اگر من بمیرم شما بعد از من از ظلم نخواهید رست به این فعل که شما راست، خدای تعالی را جز من بندگان بسیارند اگر من بمیرم یکی بتر از من بیاید.
هوش مصنوعی: به حجاج گفتند: از خداوند بترس و به مسلمانها ظلم نکن. او بر منبر رفت و به طرز فوقالعادهای سخن گفت و اظهار داشت: خداوند متعال مرا بر شما تسلط بخشیده است. اگر من بمیرم، شما پس از من از ظلم نمیتوانید رهایی یابید، زیرا به درستی که خداوند بندگانی بسیار دارد. اگر من بمیرم، ممکن است کسی بیاید که از من بدتر باشد.
خواهی که شاه عدل کند عدل پیشه باش
در کار خود که معرکه گیر و دار توست
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که پادشاه عدالت را برقرار کند، خودت هم در کارهایت عدالت را رعایت کن، چون تو در مرکز این ماجرا هستی.
شاه آینه ست و هرچه همی بینی اندر او
پرتو فکنده قاعده کار و بار توست
هوش مصنوعی: شاه مانند آینهای است و هر چیزی که در آن میبینی، بازتابی از وضعیت و سرنوشت توست.