گنجور

بخش ۳۲

خواجه یوسف همدانی - قدس سره - وقتی در نظامیه بغداد وعظ می گفت فقیهی معروف به ابن السقا برخاست و مسئله پرسید گفت: بنشین که در کلام تو رایحهٔ کفر می بینم شاید که مرگ تو نه بر دین اسلام بود. بعد از آن به مدتی آن فقیه نصرانی شد و بر نصرانیت بمرد.

هر که بینی که پس از پرورش فقر او را
در صف زنده دلان نام به ارشاد رود
باد دعوی به سر او مبر ای خواجه مباد
که از این بی ادبی دین تو بر باد رود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواجه یوسف همدانی - قدس سره - وقتی در نظامیه بغداد وعظ می گفت فقیهی معروف به ابن السقا برخاست و مسئله پرسید گفت: بنشین که در کلام تو رایحهٔ کفر می بینم شاید که مرگ تو نه بر دین اسلام بود. بعد از آن به مدتی آن فقیه نصرانی شد و بر نصرانیت بمرد.
هوش مصنوعی: خواجه یوسف همدانی در هنگام وعظ در نظامیه بغداد، با فردی به نام ابن السقا که فقیه معروفی بود، مواجه شد. ابن السقا سوالی مطرح کرد و خواجه یوسف به او گفت که بهتر است بنشیند، زیرا در سخنان او بوی کفر احساس می‌کند و ممکن است که مرگ او بر اساس دین اسلام نباشد. پس از گذشت مدتی، آن فقیه به نصرانیت گروید و در نهایت بر همین دین فوت کرد.
هر که بینی که پس از پرورش فقر او را
در صف زنده دلان نام به ارشاد رود
هوش مصنوعی: هر کسی را که ببینی که پس از گذراندن دوران سختی و فقر، به صف افراد با دل زنده و در نوعی هدایت و راهنمایی قرار می‌گیرد، بدان که او به رشد و بالندگی دست یافته است.
باد دعوی به سر او مبر ای خواجه مباد
که از این بی ادبی دین تو بر باد رود
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، باد را به سر آن شخص نبر، مبادا که این بی‌احترامی موجب نابودی دین تو شود.

خوانش ها

بخش ۳۲ به خوانش فاطمه زندی