بخش ۳۱
حصری - قدس الله تعالی سره - گفته است: الصوفی (هو)الذی لایوجد بعد عدمه و لایعدم (بعد) وجوده یعنی: صوفی آن است که چون از وجود طبیعی خود فانی شود دیگر به آن باز نگردد که: الفانی لا یرد و بعد از آن چون به وجود حقانی و بقای بعد الفنا محقق گردد دیگر فانی نشود.
خوش آن که چون نیست شد از این نقش مجاز
دیگر به وجود خویشتن نامد باز
زان پس چو وجود یافت زان مایه ناز
جاوید بر او در عدم گشت فراز
بخش ۳۰: شیخ ابوالعباس قصاب - قدس سره - درویشی را دید که جامه خود را می دوخت هر درزی را که راست نیامدی بگشادی و باز بدوختی شیخ فرمود: آن بت توست.بخش ۳۲: خواجه یوسف همدانی - قدس سره - وقتی در نظامیه بغداد وعظ می گفت فقیهی معروف به ابن السقا برخاست و مسئله پرسید گفت: بنشین که در کلام تو رایحهٔ کفر می بینم شاید که مرگ تو نه بر دین اسلام بود. بعد از آن به مدتی آن فقیه نصرانی شد و بر نصرانیت بمرد.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حصری - قدس الله تعالی سره - گفته است: الصوفی (هو)الذی لایوجد بعد عدمه و لایعدم (بعد) وجوده یعنی: صوفی آن است که چون از وجود طبیعی خود فانی شود دیگر به آن باز نگردد که: الفانی لا یرد و بعد از آن چون به وجود حقانی و بقای بعد الفنا محقق گردد دیگر فانی نشود.
هوش مصنوعی: حصری بیان کرده است که صوفی کسی است که وقتی از وجود مادی خود نابود میشود، دیگر به آن باز نمیگردد. به عبارت دیگر، کسی که فنا میشود، دوباره به حالت قبل بازنمیگردد. و زمانی که به وجود حقیقی و بقای بعد از فنا میرسد، دیگر به حالت فنا نمیافتد.
خوش آن که چون نیست شد از این نقش مجاز
دیگر به وجود خویشتن نامد باز
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسانی که وقتی در دنیای ظاهری و فریبنده این دنیا محو میشوند، دوباره به ذات واقعی خود باز میگردند و به هویت حقیقیشان دست پیدا میکنند.
زان پس چو وجود یافت زان مایه ناز
جاوید بر او در عدم گشت فراز
هوش مصنوعی: پس از آنکه او وجود پیدا کرد، از آن مادهٔ نازک و جاودانی، بر او در حالت عدم، اوج و بلندی حاصل شد.