گنجور

بخش ۳۰

شیخ ابوالعباس قصاب - قدس سره - درویشی را دید که جامه خود را می دوخت هر درزی را که راست نیامدی بگشادی و باز بدوختی شیخ فرمود: آن بت توست.

صوفی که به خرقه دوزیش بازاریست
گر بخیه فقر می زند خوش کاریست
ور جنبش طبع دست او جنباند
هر بخیه و رشته اش بت و زناریست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شیخ ابوالعباس قصاب - قدس سره - درویشی را دید که جامه خود را می دوخت هر درزی را که راست نیامدی بگشادی و باز بدوختی شیخ فرمود: آن بت توست.
هوش مصنوعی: شیخ ابوالعباس قصاب درویشی را مشاهده کرد که در حال دوختن لباسش بود. هر درزی که به درستی نبود را باز کرده و دوباره می‌دوخت. شیخ به او گفت: این کار تو همانند پرستش بت است.
صوفی که به خرقه دوزیش بازاریست
گر بخیه فقر می زند خوش کاریست
هوش مصنوعی: یک صوفی که برای کسب درآمد و تجارت به دوخت و دوز خرقه مشغول است، اگر در این میان فقر را به حالتی زیبا و هنرمندانه درآورد، کارش بسیار خوب و ارزشمند است.
ور جنبش طبع دست او جنباند
هر بخیه و رشته اش بت و زناریست
هوش مصنوعی: اگر دست او به حرکت درآید، هر دوز و دوختی که دارد، مانند بت و زنجیری است که به او زیبایی می‌بخشد.

خوانش ها

بخش ۳۰ به خوانش فاطمه زندی