بخش ۵۷ - ندبه حکیم اول
یکی گفت وقت است ای هوشیار
که گیریم از حال شاه اعتبار
ببینیم کایام با او چه کرد
سپهر کج اندام با او چه کرد
فلک تاج دولت ربود از سرش
لباس بزرگی کشید از برش
هر آن سختیی کز سرای درشت
ز اقبال دولت بر او داشت پشت
کنون رو به سوی وی آورده است
به پای سریرش پی آورده است
هر آسانیی کز مدار سپهر
نمود اندر ایام شاهیش چهر
کنون روی اقبال ازو تافته ست
به تیغ غمش زهره بشکافته ست
ازان بخت بیدار از اینسان که خفت
سزد گر کند مرد دانا شگفت
چنین کز شکر خنده اش لب جداست
به خون گر بگریند بر وی رواست
ولی گل چو صرصر ز شاخش ربود
بر او گریه ز ابر بهاران چه سود
بخش ۵۶ - داستان وفات اسکندر و ندبه حکیمان بر وی: سکندر چو زد از وصیت نفسبخش ۵۸ - ندبه حکیم دوم: بگفت آن دگر کز جهان فراخ
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی گفت وقت است ای هوشیار
که گیریم از حال شاه اعتبار
هوش مصنوعی: یک نفر گفت: ای هوشیار، وقت آن رسیده است که از موقعیت و اعتبار شاه استفاده کنیم.
ببینیم کایام با او چه کرد
سپهر کج اندام با او چه کرد
هوش مصنوعی: به تماشای وضعیت او بنشینیم. ببینیم که سرنوشت و تقدیر با او چه کرده است.
فلک تاج دولت ربود از سرش
لباس بزرگی کشید از برش
هوش مصنوعی: سرنوشت و بخت بر آن شخص تاثیر گذاشت و او را از مقام و بزرگی خود تهی کرد.
هر آن سختیی کز سرای درشت
ز اقبال دولت بر او داشت پشت
هوش مصنوعی: هر مشکلی که از زندگی دشوار به نظر میرسد، به خاطر خوش شانسی و حمایت خداوند بر او چیره خواهد شد.
کنون رو به سوی وی آورده است
به پای سریرش پی آورده است
هوش مصنوعی: اکنون به سمت او توجه کرده و به پای تختش آمده است.
هر آسانیی کز مدار سپهر
نمود اندر ایام شاهیش چهر
هوش مصنوعی: هر راحتی که در زمان حکومتش از آسمان به زمین نازل شد، به دلیل چهره زیبایش بود.
کنون روی اقبال ازو تافته ست
به تیغ غمش زهره بشکافته ست
هوش مصنوعی: اکنون چهرهی خوشبختی به سوی او تابیده است و به خاطر غم و اندوه او، دلها شکسته شده است.
ازان بخت بیدار از اینسان که خفت
سزد گر کند مرد دانا شگفت
هوش مصنوعی: از آن بخت بیداری که اینگونه خوابیده است، اگر مرد دانایی باخبر شود، شگفتزده میشود.
چنین کز شکر خنده اش لب جداست
به خون گر بگریند بر وی رواست
هوش مصنوعی: او چنان لبخند شیرینی دارد که اگر به خاطر او کسی اشک بریزد، هیچ اشکالی ندارد.
ولی گل چو صرصر ز شاخش ربود
بر او گریه ز ابر بهاران چه سود
هوش مصنوعی: اما اگر گل را همچون طوفانی از شاخهاش جدا کنند، گریه کردن به خاطر باران بهاری چه فایدهای خواهد داشت؟