گنجور

بخش ۳۶ - حکایت سبب نارسیدن خلیفه به آن کنیزک نورسیده

خلیفه که سلطان آفاق بود
به فرماندهی در جهان طاق بود
یکی نوش لب بودش اندر حرم
همه جان شیرین ز سر تا قدم
بدو خاطرش میل بسیار داشت
ولی زاجر عقل بر کار داشت
به وی محرمی گفت کای کامگار
ازین نوش لب کام خاطر برار
بگفتا که تاج خلافت به فرق
همه زیر فرمان من غرب و شرق
نشاید که در پیش این عشوه ساز
درآیم به زانوی عجز و نیاز
ز طفلی هم آغوش بستر کنم
به وی خویشتن را برابر کنم
بیا ساقی آن طلق محلول را
که زیرک کند غافل گول را
بده تا نشینم ز هر جفت طاق
دهم جفت و طاق جهان را طلاق
بیا مطرب و تاب ده گوش عود
به گوش حریفان رسان این سرود
که رندان آزاده را در نکاح
نباشد به جز دختر رز مباح

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خلیفه که سلطان آفاق بود
به فرماندهی در جهان طاق بود
هوش مصنوعی: خلیفه که فرمانروای جهان و همه‌ی مخلوقات بود، در رهبری و مدیریت دنیا توانمندی خاصی داشت.
یکی نوش لب بودش اندر حرم
همه جان شیرین ز سر تا قدم
هوش مصنوعی: در حرم، یکی از زیبایی‌ها وجود داشت که لب‌هایش مثل نوش بود و تمام وجودش از سر تا پا روح و جان شیرینی به شمار می‌رفت.
بدو خاطرش میل بسیار داشت
ولی زاجر عقل بر کار داشت
هوش مصنوعی: او به شدت تمایل و علاقه داشت، اما صدای عقل او را از انجام آن کار بازداشت.
به وی محرمی گفت کای کامگار
ازین نوش لب کام خاطر برار
هوش مصنوعی: یکی از دوستان به آن کامیاب گفت: ای کسی که به این نوش لب رسیدی، کام دل را از آن برآور.
بگفتا که تاج خلافت به فرق
همه زیر فرمان من غرب و شرق
هوش مصنوعی: او گفت که تاج حکومت بر سر همه، زیر فرمان من است، چه در غرب و چه در شرق.
نشاید که در پیش این عشوه ساز
درآیم به زانوی عجز و نیاز
هوش مصنوعی: در برابر این شخص جذاب و فریبنده، شایسته نیست که با حالت ناتوانی و درخواست ملتمسانه نزد او بروم.
ز طفلی هم آغوش بستر کنم
به وی خویشتن را برابر کنم
هوش مصنوعی: از دوران کودکی، به خواب راحتی می‌روم و در کنار آن، خودم را نیز با او هماهنگ و هم‌چنین سازگار می‌سازم.
بیا ساقی آن طلق محلول را
که زیرک کند غافل گول را
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، آن نوشیدنی دلنشین را بیاور که بتواند انسان غیرهوشیار را فریب دهد و به او هوشیاری ببخشد.
بده تا نشینم ز هر جفت طاق
دهم جفت و طاق جهان را طلاق
هوش مصنوعی: بده تا بنشینم، از هر چیز نامناسب دوری کنم و دو دلی دنیا را رها کنم.
بیا مطرب و تاب ده گوش عود
به گوش حریفان رسان این سرود
هوش مصنوعی: بیا و با نواختن موسیقی، صدای عود را به گوش دوستان برسان و این آهنگ را پخش کن.
که رندان آزاده را در نکاح
نباشد به جز دختر رز مباح
هوش مصنوعی: رندان آزاد و بی‌قید، نمی‌توانند جز با دختران نیک و زیبا ازدواج کنند.