گنجور

بخش ۳۰ - حکایت آن نوخاسته تن به جامه آراسته که جامه هایش نغز و سخن هایش بی مغز بود

یکی تازه برنای نوخاسته
به شاهانه خلعت تن آراسته
درآمد بر آزادمردی حکیم
به خلوتسرای قناعت مقیم
حکیمش چو دید آنچنان بگذراند
به بالا و بر صدر مجلس نشاند
چو برنا نوای سخن ساز کرد
در گفت و گو پیش او باز کرد
ز هر جا سخن های بسیار گفت
ولی جمله بیرون ز هنجار گفت
نه لفظش فصیح و نه معنی صحیح
به هر لفظ و معنی خطایی صریح
به بیهوده چون شد زبانش روان
بدو گفت پیر کهن کای جوان
به دیگ سخن چون نیی نغز پز
مکن جامه نغز از اکسون و خز
برون می دهی از زبان عیب خویش
ز جامه چه می گیری این پرده پیش
چو جامه سخن بی کم و کاست کن
و یا جامه را با سخن راست کن
بیا ساقیا بین به دلتنگیم
ببخش از می لعل یکرنگیم
چو جام بلور از می لاله گون
برونم برآور به رنگ درون
بیا مطربا برکش آهنگ را
ره صلح کن نوبت جنگ را
ز ترکیب های موافق نغم
شود صد مخالف موافق به هم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی تازه برنای نوخاسته
به شاهانه خلعت تن آراسته
هوش مصنوعی: یک فرد تازه به دنیا آمده که لباس مجلسی و زیبا به تن دارد.
درآمد بر آزادمردی حکیم
به خلوتسرای قناعت مقیم
هوش مصنوعی: یکی از مردان آزاد و دانا به مکانی وارد شد که زندگی با قناعت در آن جریان داشت.
حکیمش چو دید آنچنان بگذراند
به بالا و بر صدر مجلس نشاند
هوش مصنوعی: وقتی حکیم آن فرد را دید، او را گرامی داشت و در بالای مجلس نشاند.
چو برنا نوای سخن ساز کرد
در گفت و گو پیش او باز کرد
هوش مصنوعی: وقتی جوانی شروع به صحبت کردن می‌کند، در گفتگو با او دروازه‌ای برای ارتباط باز می‌شود.
ز هر جا سخن های بسیار گفت
ولی جمله بیرون ز هنجار گفت
هوش مصنوعی: از هر سو حرف‌های زیادی زده شد، اما همه آنها خارج از اصول و قاعده بودند.
نه لفظش فصیح و نه معنی صحیح
به هر لفظ و معنی خطایی صریح
هوش مصنوعی: نه لفظش زیباست و نه معنی‌اش درست، به هر صورت و مفهومی، خطاها روشن است.
به بیهوده چون شد زبانش روان
بدو گفت پیر کهن کای جوان
هوش مصنوعی: پیر مرد به جوان گفت که چرا زبانت بیهوده و بی‌هدف به صحبت درآمده است.
به دیگ سخن چون نیی نغز پز
مکن جامه نغز از اکسون و خز
هوش مصنوعی: با کلام خوب و دلنشین خود، مثل نی که نغمه‌ای زیبا می‌زند، سخن مگو. از برازندگی و ظرافت در گفتار به اندازه‌ای استفاده کن که چیزی از آن به ذوق و احساس برساند.
برون می دهی از زبان عیب خویش
ز جامه چه می گیری این پرده پیش
هوش مصنوعی: تو از زبان خود عیب و نقص‌هایت را بیرون می‌ریزی، اما از دیگران چرا این پرده را برمی‌داری و به عیب‌هایشان اشاره می‌کنی؟
چو جامه سخن بی کم و کاست کن
و یا جامه را با سخن راست کن
هوش مصنوعی: سخن را با دقت و صداقت بیان کن و آن را کامل و بدون نقص ارائه بده.
بیا ساقیا بین به دلتنگیم
ببخش از می لعل یکرنگیم
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، لطفاً به دلتنگی‌هایم توجه کن و از شراب خالص و بدون رنگ و لعاب به من بده.
چو جام بلور از می لاله گون
برونم برآور به رنگ درون
هوش مصنوعی: اگر مثل یک جام شفاف و بلورینی از شراب قرمز رنگ پر شوم، رنگ درونم را به همه نشان می‌دهم.
بیا مطربا برکش آهنگ را
ره صلح کن نوبت جنگ را
هوش مصنوعی: ای مطرب، بیا و ساز را به صدا درآور، راه صلح را پیش بگیر و از جنگ دوری کن.
ز ترکیب های موافق نغم
شود صد مخالف موافق به هم
هوش مصنوعی: از ترکیب‌های هم‌ساز، نغمه‌ای می‌آید که صدای مخالفان هم، به یکدیگر نزدیک می‌شود.

حاشیه ها

1401/04/27 10:06
رها آزادی

لطف میکنید این بیت رو معنی کنید⁦🙏🏻⁩