گنجور

بخش ۲۵ - خبر یافتن عزیز مصر از مقدم زلیخا و به عزیمت استقبال برخاستن و لشکریان مصر را به تجمل تمام آراستن

عزیز مصر چون آن مژده بشنید
جهان را بر مراد خویشتن دید
منادی کرد تا از کشور مصر
برون آیند یکسر لشکر مصر
ز اسباب تجمل هر چه دارند
همه در معرض عرض اندر آرند
برون آمد سپاهی پای تا فوق
شده در زیر و زر و گهر غرق
غلامان و کنیزان صد هزاران
همه گلچهرگان و مه عذاران
غلامانی به طوق و تاج زرین
چو رسته نخل زر از خانه زین
کنیزانی هه هر هفت کرده
به هودج در پس زربفت پرده
شکر لب مطربان نکته پرداز
به رسم تهنیت خوش کرده آواز
مغنی جنگ عشرت ساز کرده
نوای خرمی آغاز کرده
به مالش داده گوش عود را تاب
طرب را ساخته اوتارش اسباب
نوای نی نوید وصل داده
به جان از وی امید وصل زاده
رباب از تاب غم جان را امان ده
برآورده کمانچه نعره زه
درافکنده دف این آوازه از دوست
کزو در دست ره کوبان بود پوست
بدین آیین رخ اندر ره نهادند
به ره داد نشاط و عیش دادند
چو مه چون یک دو سه منزل بریدند
به آن خورشید مهرویان رسیدند
زمینی یافتند از تیرگی دور
زده در وی هزاران قبه نور
تو گویی ابر چرخ بی کناره
به سان ژاله باریده ستاره
کشیده در میانه بارگاهی
ز خوبان صف زده گردش سپاهی
عزیز مصر چون آن بارگه دید
چو صبح از پرتو خورشید خندید
فرود آمد ز رخش خسروانه
به سوی بارگه شد خوش روانه
مقیمان حرم پیشش دویدند
به اقبال زمین بوسش رسیدند
یکایک را سلام و مرحبا گفت
چو گل در رویشان از خنده بشگفت
تفحص کرد ازیشان حال آن ماه
ز آسیب هوا و محنت راه
به رسم پیشکش چیزی که بودش
که پیش چشم خوشتر می نمودش
چه از شیرین وشاقان شکرخند
چه از زرین کلاهان کمربند
چه از اسبان زین در زر گرفته
ز دم تا گوش در گوهر گرفته
چه از مویینه و ابریشمینه
چه از نادر گهرهای خزینه
ز شکرهای مصری تنگ بر تنگ
ز شربت های نوشین رنگ در رنگ
بدین ها روی صحرا را بیاراست
تلطف ها نمود و عذرها خواست
به فردا عزم ره را نام زد کرد
وزآن پس رو به منزلگاه خود کرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عزیز مصر چون آن مژده بشنید
جهان را بر مراد خویشتن دید
هوش مصنوعی: وقتی عزیز مصر آن خبر خوش را شنید، احساس کرد که همه چیز طبق خواسته‌اش پیش می‌رود و جهان به نفع او است.
منادی کرد تا از کشور مصر
برون آیند یکسر لشکر مصر
هوش مصنوعی: پیام‌دهنده‌ای فراخوان داد تا همه‌ی سپاه مصر از سرزمین مصر بیرون بیایند.
ز اسباب تجمل هر چه دارند
همه در معرض عرض اندر آرند
هوش مصنوعی: همه چیزهایی که برای تزیین و زیبایی دارند، به نمایش می‌گذارند.
برون آمد سپاهی پای تا فوق
شده در زیر و زر و گهر غرق
هوش مصنوعی: یک لشکر با پای و تجهیزات از آب و زمین بیرون آمده و در زیر آن غرق در طلا و جواهرات است.
غلامان و کنیزان صد هزاران
همه گلچهرگان و مه عذاران
هوش مصنوعی: هزاران غلام و کنیز همه زیبا و دلکش هستند و مانند ماه و عیسی نورانی و جذابند.
غلامانی به طوق و تاج زرین
چو رسته نخل زر از خانه زین
هوش مصنوعی: غلامانی که به زین و تاج طلایی آراسته شده‌اند، مثل نخل زرینی که از خانه بیرون آمده، زیبایی و شکوه خاصی دارند.
کنیزانی هه هر هفت کرده
به هودج در پس زربفت پرده
هوش مصنوعی: دختران جوانی که هر هفت نفرشان در حالی که در هودج نشسته‌اند، پشت پرده زربفت قرار دارند.
شکر لب مطربان نکته پرداز
به رسم تهنیت خوش کرده آواز
هوش مصنوعی: این بیت به خوشحالی و شکرگزاری نسبت به نوازندگان و آهنگسازان اشاره دارد. آنها با آهنگ‌های زیبایشان، به مناسبت‌های شاد، صدایی خوش به گوش می‌رسانند. انگار که آوازهای آنان نشانه‌ای از تبریک و شادکامی است.
مغنی جنگ عشرت ساز کرده
نوای خرمی آغاز کرده
هوش مصنوعی: خواننده‌ای در جشن و شادی، موسیقی خوشی را شروع کرده است و فضایی شاداب و سرزنده را به وجود آورده است.
به مالش داده گوش عود را تاب
طرب را ساخته اوتارش اسباب
هوش مصنوعی: او با نوازش گوش عود، موجی از شوق و خوشحالی را ایجاد کرده و سازش را برای ایجاد فضایی شاد و پرانرژي آماده کرده است.
نوای نی نوید وصل داده
به جان از وی امید وصل زاده
هوش مصنوعی: صدای نی، بشارتی از رسیدن به وصل و پیوندی عمیق به دل می‌دهد و از آنجا امیدی برای پیوستن و ارتباطی دوباره شکل می‌گیرد.
رباب از تاب غم جان را امان ده
برآورده کمانچه نعره زه
هوش مصنوعی: رباب، از شدت غم، جانم را نجات بده و با نواختن کمانچه، فریادی سر بده.
درافکنده دف این آوازه از دوست
کزو در دست ره کوبان بود پوست
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصی اشاره می‌شود که از دوستی خود آوازی را تولید کرده است. این شخص قبلاً در پی دوستش می‌رفته و در دستی که در حال نواختن دفی بوده، پوسته‌ای از آن دوست در دستش باقی مانده است. به عبارت دیگر، این تصویر نشان‌دهندهٔ پیوند عمیق دوستی و یادآوری آن دوست است که در قالب موسیقی و آواز به زندگی او ادامه می‌دهد.
بدین آیین رخ اندر ره نهادند
به ره داد نشاط و عیش دادند
هوش مصنوعی: به این روش، چهره‌های زیبا قدم به میدان گذاشتند و در این مسیر شادی و لذت را به ارمغان آوردند.
چو مه چون یک دو سه منزل بریدند
به آن خورشید مهرویان رسیدند
هوش مصنوعی: زمانی که ماه چند مرحله را طی کرد، به آن خورشید زیبای دلربا رسیدند.
زمینی یافتند از تیرگی دور
زده در وی هزاران قبه نور
هوش مصنوعی: در این زمین که دور از تیرگی‌ست، هزاران گنبد و نور وجود دارد.
تو گویی ابر چرخ بی کناره
به سان ژاله باریده ستاره
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که این تصویر به این معناست که مانند بارش ستاره‌ها از آسمان، ابرهای بی‌نهایت در حال ریزش هستند، انگار که ستاره‌ها به شکل دانه‌های باران در حال افتادن‌اند.
کشیده در میانه بارگاهی
ز خوبان صف زده گردش سپاهی
هوش مصنوعی: در میانه‌ی یک مکان زیبای باشکوه، گروهی از زیبایی‌ها صف کشیده‌اند و دور آنجا را احاطه کرده‌اند.
عزیز مصر چون آن بارگه دید
چو صبح از پرتو خورشید خندید
هوش مصنوعی: عزیز مصر وقتی آن قصر را دید، مانند صبح که از نور خورشید می‌درخشد، خندید.
فرود آمد ز رخش خسروانه
به سوی بارگه شد خوش روانه
هوش مصنوعی: او با شکوه و زیبایی از اسب پیاده شد و به سمت کاخ رفت، در حالی که با روحی شاد و خوشحال قدم برمی‌داشت.
مقیمان حرم پیشش دویدند
به اقبال زمین بوسش رسیدند
هوش مصنوعی: ساکنان حرم به سوی او شتاب کردند و به احترامش به زمین سجده کردند.
یکایک را سلام و مرحبا گفت
چو گل در رویشان از خنده بشگفت
هوش مصنوعی: سلام و خوشامدگویی به هر یک از آنها کرد، مانند گلی که به خاطر شادی بر رویشان شکوفا می‌شود.
تفحص کرد ازیشان حال آن ماه
ز آسیب هوا و محنت راه
هوش مصنوعی: او از آن‌ها درباره حال و روز آن ماه سؤال کرد؛ از آسیب‌هایی که به خاطر شرایط جوی و مشکلات راه به او وارد شده است.
به رسم پیشکش چیزی که بودش
که پیش چشم خوشتر می نمودش
هوش مصنوعی: به عنوان هدیه، چیزی را تقدیم کرد که در مقابلش زیباتر به نظر می‌رسید.
چه از شیرین وشاقان شکرخند
چه از زرین کلاهان کمربند
هوش مصنوعی: چه از افرادی که به زیبایی و شیرینی معروف‌اند و چه از افرادی که دارای ثروت و ظاهری زیبا هستند، همگی خوشحال و دلنشین به نظر می‌رسند.
چه از اسبان زین در زر گرفته
ز دم تا گوش در گوهر گرفته
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی‌های اسب‌ها و زین‌های زینت‌دیده اشاره دارد. اسب‌ها به خوبی آراسته شده‌اند و زین طلاکاری شده بر پشتشان قرار دارد، به گونه‌ای که از دم تا گوش‌ها حالتی درخشان و زیبا به خود گرفته‌اند. این تصویر، نمایانگر شکوه و زیبایی اسب‌ها است.
چه از مویینه و ابریشمینه
چه از نادر گهرهای خزینه
هوش مصنوعی: چه فرقی می‌کند از نظر زیبایی و ارزش، بین موی نرم و ابریشمین یا گوهرهای نایاب و گرانبهایی که در خزانه‌ها نگهداری می‌شوند.
ز شکرهای مصری تنگ بر تنگ
ز شربت های نوشین رنگ در رنگ
هوش مصنوعی: از شکرهای مصری که در کنار هم چیده شده‌اند، و از نوشیدنی‌های خوشمزه با رنگ‌های متنوع.
بدین ها روی صحرا را بیاراست
تلطف ها نمود و عذرها خواست
هوش مصنوعی: او با محبت و مهربانی، صحرای دل را آراسته و عذرخواهی کرده است.
به فردا عزم ره را نام زد کرد
وزآن پس رو به منزلگاه خود کرد
هوش مصنوعی: شخصی تصمیم می‌گیرد که به سمت فردا حرکت کند و پس از آن راهی خانه‌اش می‌شود.