گنجور

بخش ۲ - افتتاح نامه به نام یگانه ای که چشمه روشن مهر از دریای نوالش یک نم است و دفتر ملون سپهر از آیات کمالش یک رقم

به نام آن که نامش حرز جانهاست
ثنایش جوهر تیغ زبانهاست
زبان در کام کام از نام او یافت
نم از سرچشمه انعام او یافت
خرد را زو نموده دمبدم روی
هزاران نکته باریک چون موی
پی آن مو زبان را شانه کرده
ز دندان شانه را دندانه کرده
تعالی الله زهی قیوم دانا
توانایی ده هر ناتوانا
فلک را انجمن افروز از انجم
زمین را زیب انجم ده به مردم
مرتب ساز سقف چرخ دایر
فراز چار دیوار عناصر
به ناف غنچه گل را نافه پیوند
ز گل بر شاهد گلبن حلی بند
قصب باف عروسان بهاری
قیام آموز سرو جویباری
بلندی بخش هر همت بلندی
به پستی افکن هر خود پسندی
گناه آموز رندان قدح خوار
به طاعت گیر پیران ریاکار
انیس خلوت شب زنده داران
رفیق روز در محنت گزاران
ز بحر لطف او ابر بهاری
کند خار و سمن را آبیاری
ز کان جود او باد خزانی
کند فرش چمن را زرفشانی
ز شکرش پر شکر کام شگرفان
ز قهرش زهر عیش تلخ حرفان
وجودش آن فروزان آفتاب است
که ذره ذره از وی نوریاب است
گر از خورشید و مه دارد نهان روی
فتد در عرصه نابودشان گوی
به ما زان منت هستی نه آمد
که هست و هستی و هستی ده آمد
ز بام آسمان تا مرکز خاک
اگر صد پی به پای وهم و ادراک
فرود آییم یا بالا شتابیم
ز حکمش ذره ای بیرون نیابیم
مبرا ذاتش از چونی و چندی
مبراتر ز پستی و بلندی
ز بیچونیش چون و چندها هست
بلندان با علو قدر او پست
خرد در ذات او آشفته رایی
طلب در راه او بی دست و پایی
اگر بنهد به لطف خود قدم پیش
شود زو دوری ما دمبدم بیش
چو خیزد صدمت صیت جلالش
بود در بارگاه لایزالش
ملک شرمنده از نادانی خویش
فلک حیران ز سرگردانی خویش
همان بهتر که ما مشتی هوسناک
کنیم آیینه از زنگ هوس پاک
ز بود خود فراموشی گزینیم
پس زانوی خاموشی نشینیم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به نام آن که نامش حرز جانهاست
ثنایش جوهر تیغ زبانهاست
هوش مصنوعی: با نام کسی شروع می‌کنم که نامش پناه‌دهنده جان‌هاست و ستایش او مانند لبه تیز زبان‌هاست.
زبان در کام کام از نام او یافت
نم از سرچشمه انعام او یافت
هوش مصنوعی: زبان وقتی به کام می‌آید، از نام او طعم می‌گیرد و از منبع نعمت‌های او بهره‌مند می‌شود.
خرد را زو نموده دمبدم روی
هزاران نکته باریک چون موی
هوش مصنوعی: خرد (عقل) از او (سخن) به طور مداوم نکته‌های دقیق و ظریفی ایجاد می‌کند که تعدادشان به اندازه‌ی هزاران می‌رسد و این نکات به قدری باریک و حساس هستند که مانند موی می‌باشند.
پی آن مو زبان را شانه کرده
ز دندان شانه را دندانه کرده
هوش مصنوعی: برای جلب توجه معشوق، زبان خود را با دقت و نازکی آماده کرده‌ام، مانند اینکه دندانه‌های شانه‌ای را بر روی دندان‌ها قرار داده‌ام.
تعالی الله زهی قیوم دانا
توانایی ده هر ناتوانا
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ و دانا، که همیشه پایدار است، به هر ناتوانی قدرت و توانایی می‌بخشد.
فلک را انجمن افروز از انجم
زمین را زیب انجم ده به مردم
هوش مصنوعی: آسمان را به وسیله ستارگان زینت بخش و زمین را با زیبایی ستاره‌ها به مردم عطا کن.
مرتب ساز سقف چرخ دایر
فراز چار دیوار عناصر
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف آسمان و چرخش آن بر فراز چهار دیوار می‌پردازد. آسمان به عنوان سقفی دایره‌ای شکل بر روی زمین و عناصر طبیعی قرار دارد و به نوعی به هماهنگی و ترتیب جهان اشاره دارد. این بیانگر زیبایی و نظم موجود در طبیعت و ارتباط آن با عناصر مختلف است.
به ناف غنچه گل را نافه پیوند
ز گل بر شاهد گلبن حلی بند
هوش مصنوعی: به ساقه غنچه، گل را به زیبایی وصل کن و زینت آن را بر زیباروی باغ بگذار.
قصب باف عروسان بهاری
قیام آموز سرو جویباری
هوش مصنوعی: عروسان بهاری که با آراستگی و زیبایی در حال عبورند، باید مانند درختی بلند و استوار بایستند و بر روی جویبارها جاری شوند.
بلندی بخش هر همت بلندی
به پستی افکن هر خود پسندی
هوش مصنوعی: هرچه اراده و تلاش فرد بزرگ‌تر باشد، به اوج و موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابد، اما اگر به خودپسندی و خودخواهی دچار شود، به سقوط و ناکامی می‌انجامد.
گناه آموز رندان قدح خوار
به طاعت گیر پیران ریاکار
هوش مصنوعی: بهتر است از رندان که در می‌گساری می‌زند، درس بگیری. در عوض، از پیرانی که به طمع ظاهر و ریا به عبادت و طاعت مشغولند، دوری کن.
انیس خلوت شب زنده داران
رفیق روز در محنت گزاران
هوش مصنوعی: دوست و هم‌نشین کسانی که شب‌ها بیدارند، همان همدم روز کسانی است که در سختی و دشواری زندگی به سر می‌برند.
ز بحر لطف او ابر بهاری
کند خار و سمن را آبیاری
هوش مصنوعی: از لطف او، مانند باران بهاری، رشد و flourish درختان و گل‌ها را فراهم می‌آورد.
ز کان جود او باد خزانی
کند فرش چمن را زرفشانی
هوش مصنوعی: از فضائل و بخشش او، چمن مثل فرشی دل‌انگیز می‌شود و بهار را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ز شکرش پر شکر کام شگرفان
ز قهرش زهر عیش تلخ حرفان
هوش مصنوعی: از شیرینی کلام او، نابغه‌ها لذت می‌برند، اما از خشم او، تلخی زندگی برای سخنوران بوجود می‌آید.
وجودش آن فروزان آفتاب است
که ذره ذره از وی نوریاب است
هوش مصنوعی: او همچون آفتاب درخشانی است که نورش به آرامی بر هر چیزی می‌تابد و به همه جا روشنی می‌بخشد.
گر از خورشید و مه دارد نهان روی
فتد در عرصه نابودشان گوی
هوش مصنوعی: اگر کسی در برابر تابش خورشید و ماه پنهان شود، در میدان زندگی به نابودی آنها اشاره کن.
به ما زان منت هستی نه آمد
که هست و هستی و هستی ده آمد
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که ما به خاطر محبت و عطای تو که در زندگی ما بوده، مدیونیم و این نعمت از بابت وجود تو به ما رسیده است. تو نه تنها وجود داری، بلکه با وجودت چیزهای بیشتری به ما داده‌ای که ارزشمند است.
ز بام آسمان تا مرکز خاک
اگر صد پی به پای وهم و ادراک
هوش مصنوعی: از اوج آسمان تا دل زمین، اگر به اندازه صد قدم از توهم و درک فاصله بگیریم.
فرود آییم یا بالا شتابیم
ز حکمش ذره ای بیرون نیابیم
هوش مصنوعی: ما آرامش بیابیم یا شتابان پیش برویم، هیچ‌کدام از این کارها خارج از فرمان او نیست.
مبرا ذاتش از چونی و چندی
مبراتر ز پستی و بلندی
هوش مصنوعی: خداوند ذاتش از هر نوع ویژگی و صفت مادی آزاد است و بالاتر از هرگونه تفاوت و اختلاف قرار دارد.
ز بیچونیش چون و چندها هست
بلندان با علو قدر او پست
هوش مصنوعی: از آنجا که او بی‌چون و چراست، همیشه به بلندی و عظمت خود مشهور است، اما کسانی که دارای مقام و ارزش هستند، در برابر او در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارند.
خرد در ذات او آشفته رایی
طلب در راه او بی دست و پایی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که عقل و خرد انسان در ذات خود دچار سردرگمی است و برای رسیدن به حقیقت و راه درست، بدون ابزار و وسایل کافی، نامنظم و ناپایدار می‌باشد.
اگر بنهد به لطف خود قدم پیش
شود زو دوری ما دمبدم بیش
هوش مصنوعی: اگر خداوند با لطف و رحمت خود قدمی به سوی ما بردارد، فاصله‌مان از او هر روز بیشتر می‌شود.
چو خیزد صدمت صیت جلالش
بود در بارگاه لایزالش
هوش مصنوعی: وقتی که عظمت او به اوج می‌رسد، نام و آوازه‌اش در درگاه بی‌پایانش منتشر می‌شود.
ملک شرمنده از نادانی خویش
فلک حیران ز سرگردانی خویش
هوش مصنوعی: پادشاه از نادانی‌اش شرمنده است و آسمان هم از سردرگمی‌اش حیرت‌زده است.
همان بهتر که ما مشتی هوسناک
کنیم آیینه از زنگ هوس پاک
هوش مصنوعی: بهتر است که ما به اشتیاق و آرزوهای خود پرداخته و آنها را دنبال کنیم تا اینکه همچون آینه‌ای که از کثیفی و آلودگی ناشی از هوس‌ها پاک شده، در زندگی‌مان خالص و بدون آلودگی باقی بمانیم.
ز بود خود فراموشی گزینیم
پس زانوی خاموشی نشینیم
هوش مصنوعی: ما از وجود خود غافل می‌شویم، سپس در سکوت و آرامش می‌نشینیم.