بخش ۹۶ - مناجات در انتقال از قناعت به تواضع
ای به زندان غمت شاد همه
بند تو بنده و آزاد همه
روی در قبله احسان توییم
بندی و بنده فرمان توییم
سر ما افسر طاعت ز تو یافت
دل ما عز قناعت ز تو یافت
حرص ما بر تو ز حد بیرون است
هر چه گوییم ازان افزون است
زان گرفتار صنایع نشویم
کز تو جز هم به تو قانع نشویم
جامی از حرص و قناعت رسته
در رهت محمل طاعت بسته
بارش از راه به منزل برسان
رختش از موج به ساحل برسان
شعله در خرمن پندارش زن
سکه بر صفحه دینارش زن
زآتش عشق شراریش بده
بر در قرب قراریش بده
پشت کبرش که ندیده ست شکست
به لگدکوب تواضع کن پست
بخش ۹۵ - حکایت آن حکیم که از تره زار جهان به شاخی چند قناعت کرده بود و از خوان جهانیان دندان طمع برکنده: می شد آن خاصگی شاه به دشتبخش ۹۷ - عقد سی ام در تواضع که شاخ سربلندی شکستن است و بر خاک نیازمندی نشستن: ای گذشته سرت از چرخ برین
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای به زندان غمت شاد همه
بند تو بنده و آزاد همه
هوش مصنوعی: ای کسی که در غم تو زندانی هستی، همگان در بند تو هستند و هیچ کس احساس آزادی نمیکند.
روی در قبله احسان توییم
بندی و بنده فرمان توییم
هوش مصنوعی: ما در راستای احسان و لطف تو قرار داریم و به عنوان بندگان تو، در اطاعت از فرمانت هستیم.
سر ما افسر طاعت ز تو یافت
دل ما عز قناعت ز تو یافت
هوش مصنوعی: سر ما به فرمان توست و دل ما به لطف تو به آرامش رسیده است.
حرص ما بر تو ز حد بیرون است
هر چه گوییم ازان افزون است
هوش مصنوعی: عطش و خواسته ما برای داشتن تو به اندازهای است که هیچ کلمهای نمیتواند آن را توصیف کند و هر چیزی که بگوییم باز هم کم است.
زان گرفتار صنایع نشویم
کز تو جز هم به تو قانع نشویم
هوش مصنوعی: مادامی که دلبستگیهای دیگر بر ما غلبه نکند، تنها تو را خواهیم خواست و به هیچ چیز جز تو راضی نخواهیم شد.
جامی از حرص و قناعت رسته
در رهت محمل طاعت بسته
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که کسی که از حرص و ولع رها شده و به قناعت رسیده، در مسیر محبت و بندگیاش عربتی از اطاعت آماده کرده است. به عبارتی، کسی که از خواستههای بیپایان دست برداشته و به رضایت و قناعت رسیده، آماده است تا در خدمت و بندگی معشوق خود باشد.
بارش از راه به منزل برسان
رختش از موج به ساحل برسان
هوش مصنوعی: باران را به خانه برسان و لباسش را از میان امواج به ساحل بیاور.
شعله در خرمن پندارش زن
سکه بر صفحه دینارش زن
هوش مصنوعی: زنی که در برابر باورهایش قرار میگیرد، باید مانند آتش در بین علفها عمل کند و به سکهای که معرفت و دین اوست، توجه کند و به آن بها دهد.
زآتش عشق شراریش بده
بر در قرب قراریش بده
هوش مصنوعی: از شعلههای عشق، آتش و گرما بیفکن و در درگاه محبوب، جایی برای آرامش فراهم کن.
پشت کبرش که ندیده ست شکست
به لگدکوب تواضع کن پست
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر غرورش به دیگران بیاحترامی میکند، از سر فروتنی و احترام به او ضربهای وارد کن تا به زودی متوجه ضعف خود شود.