بخش ۷۵ - مناجات در انتقال از حال قرب به حیا
ای که چون روح به تن نزدیکی
چون رگ جان به بدن نزدیکی
بلکه نزدیکتری از رگ جان
لیک دورند ازین فهم کجان
قرب تو گر ننهد پیش قدم
بازگردد همه عالم به عدم
گر ز ما دور نشیند همه کس
مایه هستی ما قرب تو بس
دور و نزدیک ز تو بهره ورند
وز سماط کرمت طعمه خورند
در رهت قطع مسافت دوریست
وصل جستن به سفر مهجوریست
چیست قرب تو ز خود ببریدن
دامن از کون و مکان در چیدن
روز جامی که ز قربت دور است
تیره گشته چو شب دیجور است
از فروغ رخ خود نورش ده
مرهمی بر دل رنجورش نه
تا دهد نیر قرب تو ضیا
درکشد روی به جلباب حیا
بخش ۷۴ - حکایت سؤال و جواب ذوالنون با آن عاشق مفتون: والی مصر ولایت ذوالنونبخش ۷۶ - عقد بیست و سیم در حیا که محافظت ظاهر و باطن است از مخالفت احکام الهی به سبب مراقبه نظر حق سبحانه و تعالی: ای برافکنده ز رخ ستر حیا
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که چون روح به تن نزدیکی
چون رگ جان به بدن نزدیکی
هوش مصنوعی: ای کسی که به جان و دل به ما نزدیکتر هستی، همانطور که روح به بدن پیوند دارد و همچون رگهایی که جان را در بدن زنده نگه میدارند، تو نیز به ما پیوند عمیق و نزدیکی داری.
بلکه نزدیکتری از رگ جان
لیک دورند ازین فهم کجان
هوش مصنوعی: بلکه نزدیکتر از رگ جان به ما هستند، اما از درک و فهم این موضوع دورند.
قرب تو گر ننهد پیش قدم
بازگردد همه عالم به عدم
هوش مصنوعی: اگر کسی به مقام و نزدیکی تو نرسد، همه موجودات و عالم به نیستی بازمیگردند.
گر ز ما دور نشیند همه کس
مایه هستی ما قرب تو بس
هوش مصنوعی: اگر همه افراد از ما فاصله بگیرند، تنها چیزی که برای ما ارزش دارد نزدیکی به توست.
دور و نزدیک ز تو بهره ورند
وز سماط کرمت طعمه خورند
هوش مصنوعی: دور و نزدیک از نعمتهای تو برخوردارند و از سفره کرامت تو استفاده میکنند.
در رهت قطع مسافت دوریست
وصل جستن به سفر مهجوریست
هوش مصنوعی: در مسیر تو، پیمودن فاصله طولانی ضروری است و رسیدن به وصال نیازمند سفری دور است.
چیست قرب تو ز خود ببریدن
دامن از کون و مکان در چیدن
هوش مصنوعی: قرب تو چیست که باید از دنیای مادی و مکان جدا شد و از آن فاصله گرفت؟
روز جامی که ز قربت دور است
تیره گشته چو شب دیجور است
هوش مصنوعی: در روزی که انسان از عزیزانش دور باشد، حالش مانند شبی تاریک و ناپسند میشود.
از فروغ رخ خود نورش ده
مرهمی بر دل رنجورش نه
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهرهاش، نوری به دل غمگین او ببخش و بر دردش درمانی بیاور.
تا دهد نیر قرب تو ضیا
درکشد روی به جلباب حیا
هوش مصنوعی: تا زمانی که نور قرب تو به او برسد، رویش را زیر پوشش حیا پنهان میکند.