بخش ۷۳ - عقد بیست و دوم در قرب که عبارت است از استغراق وجود سالک در عین جمع به غیبت از همه چیز تا غایتی که از صفت قرب نیز
ای زده در صف دوران دم قرب
ره فراوان ز تو تا عالم قرب
روز قرب آمد و دوری شب تار
روز چون نیست به شب گیر قرار
دور ازین روز شب تاریکی
چند چون صبحدم از نزدیکی
چون دهد دولت نزدیکی دست
به ادب بایدت از دور نشست
گر به نزدیکی خود مغروری
غم خود خور که به غایت دوری
پاکبازان که دم قرب زدند
نام خود بر درم قرب زدند
پا کشیدند ازین دیر مغاک
رخت بردند ز مطموره خاک
بر سر آب نهادند قدم
برتر از باد کشیدند علم
گرم از آتش بگذشتند چو دود
پای کوبان به سر چرخ کبود
یک یک اوراق فلک طی کردند
روی در کرسی و عرش آوردند
ساختند از سر کرسی پایه
عرش افکند به سرشان سایه
سر بدان سایه فرو نامدشان
خواب در سایه نکو نامدشان
مدد از دولت سرمد جستند
ظلمت سایگی از خود شستند
صد در از لطف گشود ایشان را
قرب بر قرب فزود ایشان را
چشمشان سرمه اقبال کشید
دیدن قرب نشد پرده دید
غرقه در وصل و ز وصل آگه نی
جز ازان قبله اصل آگه نی
پرده قربتشان آمده جا
فارغ از پرده در خوف و رجا
لیکن آنان که ز قرب آگاهند
جان ز آگاهی آن می کاهند
گرچه از قرب نوازش یابند
هر دم از بیم گدازش یابند
که مباد آن به زوال انجامد
به دل اندوه و ملال آرامد
حالشان باشد ازان دیگرگون
دیده پر آب بود دل پر خون
چهره دولتشان گردد زرد
نفس عشرتشان آید سرد
شعله در رشته جان اندازد
شمع سان از تف آن بگدازند
بخش ۷۲ - مناجات در طلب آتش غیرت افروختن و موانع مقام قرب سوختن: ای ز غیرت رقم غیر زدایبخش ۷۴ - حکایت سؤال و جواب ذوالنون با آن عاشق مفتون: والی مصر ولایت ذوالنون
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای زده در صف دوران دم قرب
ره فراوان ز تو تا عالم قرب
هوش مصنوعی: ای کسانی که در صف دنیای گذرا ایستادهاید، بینهایت نزدیکی به مقام قرب الهی را از تو گرفتهام و تا به عالم والای قرب میرسم.
روز قرب آمد و دوری شب تار
روز چون نیست به شب گیر قرار
هوش مصنوعی: روز قرب به زودی میرسد و شب تار به پایان میرسد. در روز، مانند شب نمیتوان به سکون و آرامش دست یافت.
دور ازین روز شب تاریکی
چند چون صبحدم از نزدیکی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در تیرگی شب، زمان زیادی نمیگذرد و صبح نزدیک است. به نوعی، امید به روشنایی و بهتر شدن اوضاع در آیندهای نزدیک وجود دارد.
چون دهد دولت نزدیکی دست
به ادب بایدت از دور نشست
هوش مصنوعی: وقتی که فرصت و موفقیتی به تو نزدیک میشود، باید با ادب و احترام به دور از تکبر و خودخواهی به آن نزدیک شوی.
گر به نزدیکی خود مغروری
غم خود خور که به غایت دوری
هوش مصنوعی: اگر به نزدیکی خود مغرور باشی، باید غم خود را بخوری، چرا که به شدت از آنچه که واقعاً هستی، دور هستی.
پاکبازان که دم قرب زدند
نام خود بر درم قرب زدند
هوش مصنوعی: افراد پاک و اهل معرفت که به مقام قرب و نزدیکی به حقیقت رسیدند، نام و نشانی از خود بر درگاه آن مقام گذاشتند.
پا کشیدند ازین دیر مغاک
رخت بردند ز مطموره خاک
هوش مصنوعی: آنها از این مکان تاریک و عمیق دور شدند و وسایل خود را از خاک برکشیدند.
بر سر آب نهادند قدم
برتر از باد کشیدند علم
هوش مصنوعی: بر کنارهی آب، قدمی گذاشتند که برتر از وزش باد بوده و پرچم یگانگی را بالا بردند.
گرم از آتش بگذشتند چو دود
پای کوبان به سر چرخ کبود
هوش مصنوعی: آنها مانند دودی از آتش عبور کردند و با صدای پا به سمت آسمان آبی حرکت کردند.
یک یک اوراق فلک طی کردند
روی در کرسی و عرش آوردند
هوش مصنوعی: هر یک از صفحات آسمان را برطرف کردند و آن را به عرش و جایگاه بلند آسمانی منتقل کردند.
ساختند از سر کرسی پایه
عرش افکند به سرشان سایه
هوش مصنوعی: آنها از پایههای بلند و محکم، سر عرش را ساخته و سایهاش را بر سر خود انداختهاند.
سر بدان سایه فرو نامدشان
خواب در سایه نکو نامدشان
هوش مصنوعی: سر خود را زیر سایه بردند و در آنجا خوابشان آرام و دلنشین شد.
مدد از دولت سرمد جستند
ظلمت سایگی از خود شستند
هوش مصنوعی: از نعمت و فضل بیپایان کمک خواستند و سایهی تاریکی را از خود دور کردند.
صد در از لطف گشود ایشان را
قرب بر قرب فزود ایشان را
هوش مصنوعی: ایشان با لطف بسیار، درهای زیادی به روی خود گشودهاند و به هر اندازه که نزدیک به قرب الهی شدند، این نزدیکی بیشتر شده است.
چشمشان سرمه اقبال کشید
دیدن قرب نشد پرده دید
هوش مصنوعی: چشمهایشان با خوشبینی به آینده و موفقیت نگریستند، اما دیدند که هنوز به هدف و نزدیکی به محبوبشان نرسیدهاند و بین آنها پردهای وجود دارد.
غرقه در وصل و ز وصل آگه نی
جز ازان قبله اصل آگه نی
هوش مصنوعی: غوطهور در ارتباط با معشوق هستم و جز از آن معشوق، هیچ چیزی نمیدانم. در واقع، از حالت وصال و نزدیکی به او، اطلاع دقیقی ندارم.
پرده قربتشان آمده جا
فارغ از پرده در خوف و رجا
هوش مصنوعی: دستهای از بندگان خاص خدا به مقام نزدیکی و قرب رسیدهاند و از حجاب و پردهای که وجود داشت، رهایی یافتهاند. آنها در حالی که به نعمتهای الهی نزدیک هستند، در حالی که از یک سو در خوف و ترس از عذاب الهی هستند، از سوی دیگر به امید رحمت خدا نیز دل بستهاند.
لیکن آنان که ز قرب آگاهند
جان ز آگاهی آن می کاهند
هوش مصنوعی: اما کسانی که از نزدیکی و آگاهی برخوردارند، به واسطه این آگاهی، از زندگی خود میکاهند.
گرچه از قرب نوازش یابند
هر دم از بیم گدازش یابند
هوش مصنوعی: هرچند به دلیل نزدیکی و محبت، همیشه از لذتش بهرهمند میشوند، اما از ترس ذوب شدن در آن، دچار نگرانی میشوند.
که مباد آن به زوال انجامد
به دل اندوه و ملال آرامد
هوش مصنوعی: منظور از این بیت این است که نباید چیزی موجب غم و اندوه شود که به زوال و پایان برسد. اگر چیزی در زندگی به پایان برسد، نباید دل انسان را به درد و اندوه بیاندازد.
حالشان باشد ازان دیگرگون
دیده پر آب بود دل پر خون
هوش مصنوعی: آنها حالشان خوب نیست و از طرف دیگر دلی پر از اندوه و غمی عمیق دارند، به گونهای که چشمانشان پر از اشک است.
چهره دولتشان گردد زرد
نفس عشرتشان آید سرد
هوش مصنوعی: زمانی که خوشبختی و موفقیت آنها کاهش یابد، چهرهشان بیرنگ و کدر میشود و لذت و شادابی از زندگیشان خارج میشود.
شعله در رشته جان اندازد
شمع سان از تف آن بگدازند
هوش مصنوعی: شعله مانند شمع به جان انسان نفوذ میکند و از حرارت آن، جان میسوزد و آسیب میبیند.