بخش ۴۸ - مناجات در شکر شکر به صبر آمیختن و از تلخی این در شیرینی آن گریختن
ای شکیبا نه دل ما از تو
از همه صبر خوش الا از تو
صبر بی تو ره بی دردان است
صبر با تو روش مردان است
از در قرب تو دوری مشکل
وز جمال تو صبوری مشکل
صبر بر قربت ازان مشکل تر
رخ به خون دل ازان مشکل تر
از کرم مشکل ما آسان کن
جای ما پیشگه احسان کن
نقش گل زینت ظاهر ز تو یافت
سر دل کشف سرایر ز تو یافت
بزدا نقش گل از صفحه دل
بنما نور دل از پرده گل
کام جامی ز صبوری تلخ است
عیشش از محنت دوری تلخ است
مپسند از دل غم فرجامش
که به تلخی گذرد ایامش
تا شود مرغ زبان آور شکر
کام شیرین کنش از شکر شکر
بخش ۴۷ - حکایت عیاری که در زیر چوب شحنه چندان دندان فشرد که درم سیم در زیر دندان وی پاره پاره شد و دینار صبر وی درست بیرون آمد: شحنه ای گفت که عیاری رابخش ۴۹ - عقد چهاردهم در شکر که صرف کردن نعمت منعم است در حق گزاری او و اعتراف به عجز و قصور در سپاسداری او: ای که از پات نیابم تا فرق
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.