گنجور

بخش ۴۸ - مناجات در شکر شکر به صبر آمیختن و از تلخی این در شیرینی آن گریختن

ای شکیبا نه دل ما از تو
از همه صبر خوش الا از تو
صبر بی تو ره بی دردان است
صبر با تو روش مردان است
از در قرب تو دوری مشکل
وز جمال تو صبوری مشکل
صبر بر قربت ازان مشکل تر
رخ به خون دل ازان مشکل تر
از کرم مشکل ما آسان کن
جای ما پیشگه احسان کن
نقش گل زینت ظاهر ز تو یافت
سر دل کشف سرایر ز تو یافت
بزدا نقش گل از صفحه دل
بنما نور دل از پرده گل
کام جامی ز صبوری تلخ است
عیشش از محنت دوری تلخ است
مپسند از دل غم فرجامش
که به تلخی گذرد ایامش
تا شود مرغ زبان آور شکر
کام شیرین کنش از شکر شکر

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شکیبا نه دل ما از تو
از همه صبر خوش الا از تو
هوش مصنوعی: ای صبور، دل ما از همه چیز صبرش بیشتر است، جز از تو.
صبر بی تو ره بی دردان است
صبر با تو روش مردان است
هوش مصنوعی: انتظار کشیدن بدون تو فقط درد و رنج است، اما صبر کردن در کنار تو نشانه شجاعت و مردانگی است.
از در قرب تو دوری مشکل
وز جمال تو صبوری مشکل
هوش مصنوعی: دوری از درگاه تو بسیار سخت است و تحمل زیبایی تو نیز دشوار می‌باشد.
صبر بر قربت ازان مشکل تر
رخ به خون دل ازان مشکل تر
هوش مصنوعی: تحمل دوری و فراق از کسی بسیار دشوار است، اما نشان دادن چهره‌ای شاداب در برابر مشکلات و سختی‌ها حتی سخت‌تر است.
از کرم مشکل ما آسان کن
جای ما پیشگه احسان کن
هوش مصنوعی: به ما لطف کن و مشکلاتمان را حل کن، و برای ما در پیشگاه احسانت جا باز کن.
نقش گل زینت ظاهر ز تو یافت
سر دل کشف سرایر ز تو یافت
هوش مصنوعی: زیبایی گل از تو نشأت می‌گیرد و دل‌ها به واسطه وجود تو به رازهای پنهانی پی می‌برند.
بزدا نقش گل از صفحه دل
بنما نور دل از پرده گل
هوش مصنوعی: از دل خود نقش گل را پاک کن و نور عشق را از پشت پرده گل نشان بده.
کام جامی ز صبوری تلخ است
عیشش از محنت دوری تلخ است
هوش مصنوعی: زندگی بدون صبر و تحمل، خوشی‌اش تلخ است و لذت آن از دوری از درد و رنج، تلخ‌تر می‌شود.
مپسند از دل غم فرجامش
که به تلخی گذرد ایامش
هوش مصنوعی: دل غمگین را نپسند؛ زیرا زندگی با درد و تلخی می‌گذرد.
تا شود مرغ زبان آور شکر
کام شیرین کنش از شکر شکر
هوش مصنوعی: تا زمانی که مرغی که قادر به سخن گفتن است، به وجود نیاید، باید با شکر، کام خود را شیرین کرد.