بخش ۳۰ - مناجات در اشارت به سعادت ذوق و وجدان و علم و عرفان ارباب تصوف و طلب کمال قوت ارادت که مقدمه آن سعادت است
ای صفاتت حجب وحدت ذات
جلوه گر ذات تو ز اسما و صفات
آشکارا به جهان غیر تو کیست
زیر این پرده نهان غیر تو کیست
باطن عالم و ظاهر همه تو
غایب از دیده و حاضر همه تو
فضل تو شامل هر ناکس و کس
همه را روی به سوی تو و بس
جامی از جمله کسان ناکستر
وز همه بازپسان واپستر
می نهد در ره تو روی نیاز
بی نیازش ز همه کار بساز
سر ز هر راه بگردان او را
سر بنه در ره مردان او را
از همه وسوسه ها پاکش کن
در ره اهل طلب خاکش کن
لنگی از پای ارادت ببرش
ده به اقلیم سعادت گذرش
بخشش از حسن ارادت کیشی
بر همه اهل ارادت بیشی
بخش ۲۹ - حکایت مناظره کلیم در نواحی طور با آن سیه گلیم مهجور که چرا سجده آدم نکردی و سر به طوق لعنت درآوردی: پورعمران به دلی غرقه نوربخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن: ای درین دامگه وهم و خیال
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.