گنجور

بخش ۳ - تاجور ساختن این شاهد غیبی به بی عیبی مباهی به تاج بسمله که مرصع است به جواهر اسماء و صفات الهی

ابتدی بسم الله الرحمن
الرحیم المتوالی الاحسان
می‌کنم از نم این آب حیات
زندگی بخش دل اهل نجات
تر زبانِ خامه مشک افشان را
تا معطر کند این عنوان را
نافه آهوی تاتار است این
نفحه طبله عطار است این
خوش نفس غنچه باغ قدم است
تازه رس میوه شاخ کرم است
بر رخ عقل درِ غیب گشاد
لوحه بر نامه لاریب نهاد
نقش هر لوحه ازین حرف وفاست
طالبان را در فردوس نماست
خرم آن کس که ازین در چو بتافت
بوی فردوس به فردوس شتافت
نیست فردوس جز اسرار شگرفت
که بود درج در او حرف به حرف
نتوانی که زنی از پی دم
تا نبندی لب از آغاز به هم
یعنی ای کرده به این نام بسند
لبت از هر چه جز این نام ببند
سینش از کنگره طارم عرش
قیرگون سایه به کافوری فرش
یعنی از چرخ چو خور تیغ ستیز
بر تو تیز است درین سایه گریز
بر تو مفتوح ز هر حلقه «میم »
روزن نعمتی از باغ نعیم
هر «الف » جان عدو را خاری
بلکه در چشم دلش مسماری
کم شده نطق زبانی به نظام
تا ز «لامش » نرسیده ست به کام
«ها» ش بنگر که روان کرده به جهد
در گلوی تو دو چشمه‌ست ز شهد
بهره‌ور شد دل مجروح ز ریش
ریش را یافت بهین مرهم خویش
«حا»ش حاشا که بود گاه شمار
بجز از عد جنان نکته گزار
ابروی «نون » وی آن قبله راز
که کند دل ز وی آغاز نماز
«یا»ش عشریست ز آیات جمال
عشره کامله‌اش نعت کمال
حرکاتش ز وفور برکات
داده جنبش به دل آثار حیات
سکناتش به سکون راهنمای
روح را در کنف فضل خدای
نقطه‌هایش چو فروزنده نجوم
به شیاطین قوی‌الوهم رجوم
شکل تشدید کزو شانه نماست
فارق معنی شدت ز رخاست
جامی این شاهد پاکیزه غیب
که دمد نکهت پاکیش ز جیب
شیوه جلوه نمایی ز تو یافت
صورت چهره گشایی ز تو یافت
کردی از بسمله تاج افرازش
عقد توحید حمایل سازش
نیست در گوش دل اهل نظر
هیچ زیور به ازین عقد گهر

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابتدی بسم الله الرحمن
الرحیم المتوالی الاحسان
هوش مصنوعی: در آغاز هر کار نیکو نام خداوند رحمت‌گر و بخشنده را می‌برم و همواره به انجام کارهای خوب و نیک می‌پردازم.
می‌کنم از نم این آب حیات
زندگی بخش دل اهل نجات
هوش مصنوعی: از رطوبت این آب حیات‌بخش، دل اهل نجات را سیراب می‌کنم.
تر زبانِ خامه مشک افشان را
تا معطر کند این عنوان را
هوش مصنوعی: تا با قلم خود بوی خوش مشک را پراکنده کند و این عنوان را خوشبو نماید.
نافه آهوی تاتار است این
نفحه طبله عطار است این
هوش مصنوعی: این عطر و بوی خوش، مانند بوی آهوی تاتار است و این صدا همچون صدای طبل عطار به گوش می‌رسد.
خوش نفس غنچه باغ قدم است
تازه رس میوه شاخ کرم است
هوش مصنوعی: غنچه باغ با نفس دلپذیرش نشان‌دهنده تازگی و طراوت است و میوه‌ای که از شاخ درخت می‌آید، نتیجه بهره‌وری و زحمات است.
بر رخ عقل درِ غیب گشاد
لوحه بر نامه لاریب نهاد
هوش مصنوعی: عقل به دروازه‌ی نادیده‌ای دسترسی پیدا کرد و یک لوح را بر روی نوشته‌های قطعی و مسلم قرار داد.
نقش هر لوحه ازین حرف وفاست
طالبان را در فردوس نماست
هوش مصنوعی: هر کدام از لوحه‌ها و آثار، نشانه‌ای از وفای به عهد و ایمان است و برای کسانی که به دنبال حقیقت و کمال هستند، به سوی بهشت و جایگاه‌های عالی راهنمایی می‌کند.
خرم آن کس که ازین در چو بتافت
بوی فردوس به فردوس شتافت
هوش مصنوعی: خوشحال و سعادتمند کسی است که از این در بیرون بیفتد و بوی بهشت را حس کند و به بهشت واقعی برسد.
نیست فردوس جز اسرار شگرفت
که بود درج در او حرف به حرف
هوش مصنوعی: بهشت تنها مجموعۀ اسرار شگفت‌انگیز است که هر کلمه و حرفی در آن معنی و مفهوم خاصی دارد.
نتوانی که زنی از پی دم
تا نبندی لب از آغاز به هم
هوش مصنوعی: اگر نتوانی که زنی را از پی خود بکشی، پس از همان ابتدا باید دهان خود را ببندی و حرفی نزنی.
یعنی ای کرده به این نام بسند
لبت از هر چه جز این نام ببند
هوش مصنوعی: یعنی ای کسی که به این نام شناخته شده‌ای، با زبانت چیزی جز این نام را بیان نکن و از هر چه غیر از این دوری کن.
سینش از کنگره طارم عرش
قیرگون سایه به کافوری فرش
هوش مصنوعی: سینش به مانند کنگره‌های طارم، از آسمان سایه‌ای تیره و عمیق بر فرشی سفید و زیبا می‌افکند.
یعنی از چرخ چو خور تیغ ستیز
بر تو تیز است درین سایه گریز
هوش مصنوعی: یعنی زمانی که زندگی و سرنوشت ستاره‌ای به ما حمله می‌کند و ما را در معرض چالش‌ها قرار می‌دهد، بهتر است در سایه این مشکلات از آن‌ها دوری کنیم و به دنبال راهی برای فرار باشیم.
بر تو مفتوح ز هر حلقه «میم »
روزن نعمتی از باغ نعیم
هوش مصنوعی: برای تو از هر راهی که فکر کنی، درهای نعمتی از باغ‌های خوشبختی گشوده است.
هر «الف » جان عدو را خاری
بلکه در چشم دلش مسماری
هوش مصنوعی: هر حروف الفبا، جان دشمن را به گونه‌ای آزار می‌دهد که مانند خاری در چشم دلش احساس درد کند.
کم شده نطق زبانی به نظام
تا ز «لامش » نرسیده ست به کام
هوش مصنوعی: زبانی که معمولاً سخن می‌گوید، این‌بار چنان خاموش شده که نتوانسته به لذت و کمال برسد.
«ها» ش بنگر که روان کرده به جهد
در گلوی تو دو چشمه‌ست ز شهد
هوش مصنوعی: به او نگاه کن که با تلاش و کوشش، دو چشمه از شهد شیرین را در گلوی تو جاری ساخته است.
بهره‌ور شد دل مجروح ز ریش
ریش را یافت بهین مرهم خویش
هوش مصنوعی: دل زخمی و آزرده توانسته از تجربه‌های تلخ خود مرهمی پیدا کند که به او کمک می‌کند تا بهتر شود و آرامش یابد.
«حا»ش حاشا که بود گاه شمار
بجز از عد جنان نکته گزار
هوش مصنوعی: هرگز نباید فراموش کرد که شمار روزها و شب‌ها جز به وسیله‌ی شماره‌های بهشت، قابل محاسبه نیست.
ابروی «نون » وی آن قبله راز
که کند دل ز وی آغاز نماز
هوش مصنوعی: ابروی نازک و خوش‌خط او، برای دل شوقی ایجاد می‌کند که مانند قبله‌گاه، انسان را به سمت عبادت و راز و نیاز می‌کشاند.
«یا»ش عشریست ز آیات جمال
عشره کامله‌اش نعت کمال
هوش مصنوعی: عشق تو مانند دلالت‌هایی از زیبایی است که توصیف‌کننده کمالات تو می‌باشد.
حرکاتش ز وفور برکات
داده جنبش به دل آثار حیات
هوش مصنوعی: رفتار او که ناشی از خوشی و فیض بسیار است، در دل نشانه‌های زندگی و نشاط را به وجود می‌آورد.
سکناتش به سکون راهنمای
روح را در کنف فضل خدای
هوش مصنوعی: زندگی او آرامش بخش است و مانند راهنمایی برای روح، در سایه ی رحمت و نعمت خداوند قرار دارد.
نقطه‌هایش چو فروزنده نجوم
به شیاطین قوی‌الوهم رجوم
هوش مصنوعی: نقطه‌های او مانند ستاره‌های درخشان، شیاطین پرزور و بی‌اساس را هدف قرار می‌دهد.
شکل تشدید کزو شانه نماست
فارق معنی شدت ز رخاست
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که زیبایی و جذابیت انسان‌ها، به ویژه در مورد چهره و حالت‌هایشان، گاهی اوقات می‌تواند احساسات و مفاهیم عمیق‌تری را منتقل کند. به عبارت دیگر، ویژگی‌های ظاهری می‌توانند نشان‌دهنده یا نمایانگر احساسات درونی و شدت عواطف باشند.
جامی این شاهد پاکیزه غیب
که دمد نکهت پاکیش ز جیب
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و پاکدامنی یک معشوق اشاره دارد که در عالم غیب و معنویت وجود دارد. این معشوق به گونه‌ای است که هنگامی که حضور پیدا می‌کند، بویی خوش و معطری از خود ساطع می‌کند که نشان از پاکی و طهارت او دارد.
شیوه جلوه نمایی ز تو یافت
صورت چهره گشایی ز تو یافت
هوش مصنوعی: روش نمایش زیبایی از تو نشأت می‌گیرد و آراستگی چهره از تو الهام گرفته است.
کردی از بسمله تاج افرازش
عقد توحید حمایل سازش
هوش مصنوعی: بخاطر ذکر و یاد خدا، تاجی بر سر خود نهادی که نشانه اتحاد و یکپارچگی با اوست.
نیست در گوش دل اهل نظر
هیچ زیور به ازین عقد گهر
هوش مصنوعی: در دل انسان‌های بصیر و آگاه، هیچ چیزی ارزشمندتر از این پیوندی که به مانندان دُر و گوهر است، وجود ندارد.