بخش ۲۱ - مناجات در ثنا بر هستی آفریدگار گفتن و طلب داشتن توفیق بر گوهر توحید سفتن
ای جهان از صفت ذات تو پر
عالم از حجت اثبات تو پر
هیچ جا نیست که غوغای تو نیست
پرتو روی دلارای تو نیست
تو چنین ظاهر و ما کور بصر
تو چنین حاضر و ما دور نگر
نور تو گر نبود ما چه کنیم
چشم بینا دل دانا چه کنیم
نیست از غایت کوته نظری
خبر ما ز تو جز بی خبری
گرچه جامی بود از بیخبران
چه شود گر به طفیل دگران
بخشی از هستی خویشش خبری
بندی از طاعت خویشش کمری
در دلش تخم هدایت کاری
بر گلش ابر عنایت باری
مهرش از مهره گل بگشایی
زنگش از چهره دل بزدایی
پا به کاشانه قربت نهیش
می ز میخانه وحدت دهیش
بخش ۲۰ - حکایت آن متکلم و صوفی که زبان استدلال گشاد و صوفی از صفای ذوق و وجدان خبر داد: فاضلی وادی برهان پیمایبخش ۲۲ - عقد پنجم در بیان یکتایی و برهان بی همتایی حق سبحانه که در بیان و برهان همه زبان آوران یکسانند و همه بی زبانان یکزبان: ای درین بتکده طبع فریب
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جهان از صفت ذات تو پر
عالم از حجت اثبات تو پر
هوش مصنوعی: جهان به صفات تو آراسته است و بر روی زمین، نشانههای وجود تو را میتوان مشاهده کرد.
هیچ جا نیست که غوغای تو نیست
پرتو روی دلارای تو نیست
هوش مصنوعی: هیچ جایی نیست که تأثیر و شور و شوق تو در آن احساس نشود و روشنی چهره زیبا و دلنواز تو در آن جا نباشد.
تو چنین ظاهر و ما کور بصر
تو چنین حاضر و ما دور نگر
هوش مصنوعی: تو در مقابل ما به وضوح دیده میشوی، اما ما قادر به دیدن تو نیستیم. تو نزدیک و در دسترسمان هستی، اما ما دور و بیخبر از تو هستیم.
نور تو گر نبود ما چه کنیم
چشم بینا دل دانا چه کنیم
هوش مصنوعی: اگر نور تو نباشد، ما چه کار میتوانیم بکنیم؟ چشمی که بیناست و دلی که آگاه است، چه فایدهای دارد؟
نیست از غایت کوته نظری
خبر ما ز تو جز بی خبری
هوش مصنوعی: از کمنظری و بیفکری تو خبر نداریم و نمیدانیم که چقدر از تو بیخبر هستیم.
گرچه جامی بود از بیخبران
چه شود گر به طفیل دگران
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است جامی از نادانان وجود داشته باشد، اما چه اهمیتی دارد اگر به خاطر دیگران به دست آمده باشد؟
بخشی از هستی خویشش خبری
بندی از طاعت خویشش کمری
هوش مصنوعی: بخشی از وجود خود را به اطاعت و فرمانبری اهدا کرده و خود را در این مسیر قرار داده است.
در دلش تخم هدایت کاری
بر گلش ابر عنایت باری
هوش مصنوعی: در دل او بذر هدایت کاشته شده است و بر گل وجودش، باران رحمت و لطف نازل میشود.
مهرش از مهره گل بگشایی
زنگش از چهره دل بزدایی
هوش مصنوعی: اگر عشق او را از محبت جدا کنی، چهرهاش میتواند غم و اندوه را از دل براندازد.
پا به کاشانه قربت نهیش
می ز میخانه وحدت دهیش
هوش مصنوعی: به خانهای که در آن نزدیکی هستی قدم بگذار و از میخانهای که نماد اتحاد و همبستگی است بهرهمند شو.