بخش ۱۸ - مناجات در شکرگزاری نعمت کلام موزون و طبگاری توفیق برآوردن دلایل هستی خداوند بیچون جل ذکره و عم بره
ای سخن را چو گهر سنجیده
خلعت نظم در او پوشیده
کرده تمییز صحیحش ز سقیم
به ترازو زنی طبع سلیم
می کند وزن سخن نظم پرست
نه ترازوش پدیدار نه دست
طبع را دست و ترازو تو دهی
بر سخن قوت بازو تو دهی
اثر صنع بدیدن سهل است
زان به صانع نرسیدن جهل است
جامی غرق خجالت مانده
بر جبین آب خجالت رانده
نز گلش سبزه احسان خیزد
نز دلش نکته عرفان خیزد
گرچه روزی خور هر روزه توست
دست امید به دریوزه توست
فیضی از ابر یقین بر وی ریز
تا درین مدرسه وسوسه خیز
هر چه دریوزه ز جود تو کند
صرف برهان وجود تو کند
بخش ۱۷ - حکایت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی رحمه الله که چون این بیت بگفت که « برگ درختان سبز در نظر هوشیار، هر ورقی دفتریست معرفت کردگار » یکی از اکابر در واقعه دید که جمعی از ملائکه طبقهای نور از بهر نثار وی میبرند: سعدی آن بلبل شیراز چمنبخش ۱۹ - عقد چهارم در استدلال به ظهور آثار وجود آفریدگار سبحانه ما اعز شأنه و ما اجلی برهانه: ای درین کارگه هوش ربای
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای سخن را چو گهر سنجیده
خلعت نظم در او پوشیده
هوش مصنوعی: ای سخن مانند جواهر ارزشمند است، زیرا به زیبایی و نظم در آن لباس پوشانده شده است.
کرده تمییز صحیحش ز سقیم
به ترازو زنی طبع سلیم
هوش مصنوعی: با دقت و انصاف، موارد درست را از نادرست تشخیص میکنی و با استفاده از عقل و ذوق سالم خود ارزشها را میسنجی.
می کند وزن سخن نظم پرست
نه ترازوش پدیدار نه دست
هوش مصنوعی: سخن گفتن به گونهای که زیبا و هماهنگ باشد، نیاز به دقت و توازن دارد. برای این کار نه تنها باید به ظاهر کلمات توجه کنیم، بلکه باید به عمق و معنا نیز توجه کنیم.
طبع را دست و ترازو تو دهی
بر سخن قوت بازو تو دهی
هوش مصنوعی: اگر تو به طبیعت (ذاتی) خود قدرت و تعادل بدهی، بر سخن و گفتار نیز توانایی و قوت میافزایی.
اثر صنع بدیدن سهل است
زان به صانع نرسیدن جهل است
هوش مصنوعی: آثاری که از هنر و خلق موجودات دیده میشود، به راحتی قابل توجه هستند، اما نادانی در نادیده گرفتن خالق این آثار، مشکل بزرگتری است.
جامی غرق خجالت مانده
بر جبین آب خجالت رانده
هوش مصنوعی: جامی از شرم و خجلت در حال غرق شدن است و بر پیشانیاش نشانههای آب این خجالت دیده میشود.
نز گلش سبزه احسان خیزد
نز دلش نکته عرفان خیزد
هوش مصنوعی: از گلش سبزهای با احسان و لطف برمیخیزد و از دلش نکتهای از عرفان و معرفت زاده میشود.
گرچه روزی خور هر روزه توست
دست امید به دریوزه توست
هوش مصنوعی: هرچند روزی تو به وفور در دسترس است، اما امید همیشه به درگاهی نگاه میکند که شاید بتواند چیزی بگیرد.
فیضی از ابر یقین بر وی ریز
تا درین مدرسه وسوسه خیز
هوش مصنوعی: بارانی از یقین بر او ببار تا در این مدرسه، اضطراب و تردید نرود.
هر چه دریوزه ز جود تو کند
صرف برهان وجود تو کند
هوش مصنوعی: هر چیزی که از سخاوت و بخشش تو درخواست کند، تماماً به وجود و حضور تو وابسته است و نشانهای از وجود تو را نمایان میکند.