بخش ۱۷ - حکایت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی رحمه الله که چون این بیت بگفت که « برگ درختان سبز در نظر هوشیار، هر ورقی دفتریست معرفت کردگار » یکی از اکابر در واقعه دید که جمعی از ملائکه طبقهای نور از بهر نثار وی میبرند
سعدی آن بلبل شیراز چمن
در گلستان سخن دستانزن
شد شبی بر شجر حمد خدای
از نوای سحری سحر نمای
بست بیتی ز دو مصراع به هم
هر یکی مطلع انوار قدم
جان ازان مژده جانان مییافت
بر خرد پرتو عرفان میتافت
عارفی زندهدلی بیداری
که نهان داشت به او انکاری
دید در خواب که درهای فلک
بازکردند گروهی ز ملک
رو نمودند ز هر در زده صف
هر یک از نور نثاری بر کف
پشت بر گنبد خضرا کردند
رو درین معبد غبرا کردند
با دلی دستخوش خوف و رجا
گفت کای گرمروان تا به کجا ؟
مژده دادند که سعدی به سحر
سفت در حمد یکی تازهگهر
چشم زخمی نرسد گر ز قضا
میسزد مرسله گوش رضا
نقد ما کان نه به مقدار وی است
بهر آن نکته ز اسرار وی است
خواب بین عقده انکار گشاد
رو بدان قبله احرار نهاد
به در صومعه شیخ رسید
از درون زمزمه (ی) شیخ شنید
که رخ از خون جگر تر میکرد
با خود آن بیت مکرر میکرد
بخش ۱۶ - عقد سیم در کلام منظوم که ان من الشعر لحکمة عبارتیست از حکمت آمیزی او و ان من البیان لسحرا اشارتیست به سحرانگیزی او: ای به هر شاهد موزون مفتونبخش ۱۸ - مناجات در شکرگزاری نعمت کلام موزون و طبگاری توفیق برآوردن دلایل هستی خداوند بیچون جل ذکره و عم بره: ای سخن را چو گهر سنجیده
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سعدی آن بلبل شیراز چمن
در گلستان سخن دستانزن
هوش مصنوعی: سعدی، شاعر معروف شیرازی، مانند بلبل در گلستان، با هنرمندی و زیبایی در مورد عشق و زندگی سخن میگوید.
شد شبی بر شجر حمد خدای
از نوای سحری سحر نمای
هوش مصنوعی: در یک شب، درختان به خاطر صدای دلنشین سحر، به ستایش خداوند مشغول شدند.
بست بیتی ز دو مصراع به هم
هر یکی مطلع انوار قدم
هوش مصنوعی: هر کدام از دو بخش این شعر به نوعی نمایانگر نور و روشنی هستند که از قدم وجودی یک شخص یا موضوع خاصی میتابد. این اشاره به زیبایی و تاثیر آن در دنیای اطراف دارد.
جان ازان مژده جانان مییافت
بر خرد پرتو عرفان میتافت
هوش مصنوعی: روح آدمی از خبر و بشارتی که معشوق میدهد، زندگی و انرژی میگیرد و عقل نیز با روشنایی و فهمی که از معرفت به دست میآورد، درخشش و روشنی مییابد.
عارفی زندهدلی بیداری
که نهان داشت به او انکاری
هوش مصنوعی: عارفی با روح زنده و دل خوش، بیدار و آگاه بود، اما در درون خود چیزی را پنهان کرده بود که دیگران از آن بیخبر بودند.
دید در خواب که درهای فلک
بازکردند گروهی ز ملک
هوش مصنوعی: در خواب دید که گروهی از فرشتگان یا موجودات آسمانی درهای آسمان را گشودند و از دنیای ملکوت خارج شدند.
رو نمودند ز هر در زده صف
هر یک از نور نثاری بر کف
هوش مصنوعی: از هر در که وارد شدند، صفی از نور بر زمین پاشیده شد و هر یک از آنها به نوعی به دیگران روشنایی بخشیدند.
پشت بر گنبد خضرا کردند
رو درین معبد غبرا کردند
هوش مصنوعی: پشت به گنبد سبز hazrat کردند و در این معبد چهرهای زرد و بیحال به خود گرفتند.
با دلی دستخوش خوف و رجا
گفت کای گرمروان تا به کجا ؟
هوش مصنوعی: دل trembling و نگران است و در عین حال امیدوار، به شخصی پرشور میگوید: ای انسان پرجنب و جوش، تا کجا ادامه خواهی داد؟
مژده دادند که سعدی به سحر
سفت در حمد یکی تازهگهر
هوش مصنوعی: خبر خوشی آمد که سعدی در سحرگاه به سرودن مدح یکی از بزرگان پرداخته و چیز جدیدی به او نسبت داده است.
چشم زخمی نرسد گر ز قضا
میسزد مرسله گوش رضا
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت چیزی را مقدر کرده باشد، حتی چشم جراحتدیده هم نمیتواند به آن دسترسی پیدا کند؛ پس بهتر است به آنچه که خداوند مقدر کرده است راضی باشیم.
نقد ما کان نه به مقدار وی است
بهر آن نکته ز اسرار وی است
هوش مصنوعی: نقد و بررسی ما به اندازهی او نیست، بلکه به خاطر نکتهای است که از رازهای او برمیآید.
خواب بین عقده انکار گشاد
رو بدان قبله احرار نهاد
هوش مصنوعی: در خواب، غم و شرمندگی به پایان رسید و در این حالت، به طرف کعبه آزادگان توجه شد.
به در صومعه شیخ رسید
از درون زمزمه (ی) شیخ شنید
هوش مصنوعی: به درگاه صومعهی شیخ رسید و از درون صدای آرام و نجواگونهی او را شنید.
که رخ از خون جگر تر میکرد
با خود آن بیت مکرر میکرد
هوش مصنوعی: که چهرهاش را با اشک دلش خیس میکرد و مدام آن را تکرار میکرد.